۳ اصطلاح کاربردی/ «بی رحم بودن» به انگلیسی 03 آذر 1403

«Screw the pooch» به چه معناست؟
۳ اصطلاح کاربردی/ «بی رحم بودن» به انگلیسی

Screw the pooch مرتکب اشتباه مهمی شدن / سوتی جدی ای دادن   Settle the score تنبیه کردن/ انتقام گرفتن از اشتباه یا بی عدالتی گذشته Take no prisoners سنگ دلی و بی رحمی کردن؛ رحم نکردن

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 44 از 95 - الفبای زبان
اصطلاح واکنش «تعصبی و از روی احساسات» 15 آذر 1402

اصطلاح واکنش «تعصبی و از روی احساسات»

Knee-jerk reaction واکنش ناگهانی، بدون فکر زیاد و از روی احساسات. از روی تعصب واکنش نشون دادن. حرکت سریعه /یک معنی هم داره یعنی آدم عوضی، آدم آشغال=Jerk  از اون اصطلاح پزشکی می‌آد که وقتی با چکش کوچک پلاستیکی پزشکی به تاندون زیر زانو میزنن، زانو یکهو میپره=Knee-jerk Most proponents of Palestinians or Israelis show […]

چند اصطلاح کاربردی (۱۰۹) 15 آذر 1402

چند اصطلاح کاربردی (۱۰۹)

You mark my words به حرفم می‌رسی.   No offense جسارت نباشه! I’m ever so sorry خیلی متاسفم   I apologize معذرت میخوام   Pardon me ببخشید   I owe you an apology یک عذر خواهی بهت بدهکارم Don’t give up The beginning is always the hardest جا نزن… شروع هميشه سخت ترين قسمت داستانه… […]

اصطلاح Under one’s belt 15 آذر 1402

اصطلاح Under one’s belt

Under one’s belt داشتن مهارت به علت تجربه. از حالت مبتدی بودن خارج شدن. داشتن تجربه یک کاری. he now has almost a year as president under his belt او اکنون تقریبا یک سال به عنوان رئیس جمهور تجربه عملی دارد I want to get more experience under my belt من می‌خواهم تجربه‌های حرفه ای […]

اصطلاح By the Time 14 آذر 1402

اصطلاح By the Time

By the Time  کلمه‌ی by گاهی اوقات به معنی «تا قبل از یک زمان مشخص» است و با دو ساختار پرکاربرد زیر می‌تواند استفاده شود:  by the time + simple present + future perfect  The sun will have set by the time I get home تا قبل از اینکه به خانه برسم، خورشید غروب خواهد […]

چند اصطلاح با once 14 آذر 1402

چند اصطلاح با once

چند اصطلاح با once:  once and for all یکبار و برای همیشه We need to settle this once and for all Our intention is to destroy their offensive capability once and for all  (every) once in a while برخی اوقات، گاهی اوقات occasionally, from time to time, (every) now and then/again, every so often, on […]

۳ اصطلاح کاربردی (۱۰۸) 14 آذر 1402

۳ اصطلاح کاربردی (۱۰۸)

Tit for tat این به اون دَر Now we’re even حالا بی حساب شدیم   off the record محرمانه و خصوصی/خودمانی

اصطلاح Blow off steam 14 آذر 1402

اصطلاح Blow off steam

Blow off steam هر کاری که باعث می شود خشم و احساسات خود را خالی کنیم/ استرس و تنش را با فریاد زدن، تخلیه کردن!   Although he needs to blow off steam, he needn’t be out of control. It’s a great way to relax and keep fit   اگرچه او باید خشم خود را […]

در جواب بی ادبی چه بگوییم؟ 13 آذر 1402
React or Reply؛

در جواب بی ادبی چه بگوییم؟

Behave yourself احترام خودتو نگه دار! comport yourself خودتو جمع و جور کن don’t want to be yelled at   نمی خواهم سر شما فریاد بزند Watch your mouth مراقب حرف زدنت باش. Piss off گورتو گم کن. Get out of my face از جلوی چشمام گمشو Get lost برو گمشو

I am game & Game the system 12 آذر 1402

I am game & Game the system

I am game من پایه‌ام. موافقم این کار را انجام دهیم. ?We are going skiing this weekend. Are you coming or not  Yes, definitely! I am game آخر این هفته میریم اسکی با ما می آیی؟ بله قطعا! من پایه هستم Game over به پایان خط رسیدن/ تمام شدن It will be game over for […]

اصطلاح «بعید است» 11 آذر 1402

اصطلاح «بعید است»

This is so unlike you   از تو بعیده   It was so unlike him to say something like that, with such intensity, that I was astonished آنقدر  ازش بعید بود که او چنین چیزی بگوید،  به حدی که من متحیر شدم