چجوری به انگلیسی بگیم “سه سوت”؟ 28 شهریور 1403

 چجوری به انگلیسی بگیم “سه سوت”؟

  ۱- In no time (at all) ۲- Before you know it ۳- As quick as a flash ۴- in a jiffy ۵- In two shakes of a lamb`s tail ۶- In a Flash ۷- in the blink of an eye ۸-in a sec. ۹- in a split second ۱۰- in a heart beat ۱۱- […]

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 24 از 89 - الفبای زبان
چند اصطلاح جذاب 23 اسفند 1402

چند اصطلاح جذاب

?when do you come for me کی میای دنبالم؟ ?are you for real جدی؟ راست میگی؟ ? what are you up to برنامت چیه؟ thare you go again دوباره شروع کردی hurry back زود برگرد to see eye to eye به توافق رسیدیم ?can I get by میشه رد شوم؟

break the ice 23 اسفند 1402

break the ice

break the ice یخ مجلس را شکستن/ سر صحبت را باز کردن To do or say something to make people more relaxed in a social situation and get people talking to each other مثال Your cute smile did a lot to break the ice  It’s always easiest to break the ice with a few drinks

!Give me a break 23 اسفند 1402

!Give me a break

Hard to please سخت پسند و مشکل پسند He is very hard to pleaseاو خیلی سخت پسند است چطور بگیم : بزار استراحت کنم! Give me a break از این اصطلاح غیر رسمی زمانی استفاده می کنیم که شخصی رگباری به ما انتقاد می کند یا حرفی می زند که ما باور نداریم- مثل زبان […]

اصطلاح you had me at hello 23 اسفند 1402

اصطلاح you had me at hello

I’m not the marrying kind من اهل ازدواج نیستم you had me at hello در نگاه اول عاشقت شدم مثال: Will you marry me? You had me at hello با من ازدواج می کنی؟ من با یک نگاه عاشقت شدم I’m eager too see you مشتاقم ببینمت

اصطلاح «keeping my mouth shut» 22 اسفند 1402

اصطلاح «keeping my mouth shut»

keeping my mouth shut سکوت کردن / خفه شدن و حرف نزدن   When he starts talking about politics, I just keep my mouth shut وقتی در مورد سیاست شروع به صحبت می کنه من حرفی نمی زنم /سکوت می کنم   She told me to keep my mouth shut about the news او به […]

عبارت های کمی در زبان انگلیسی 22 اسفند 1402

عبارت های کمی در زبان انگلیسی

این عبارت ها (quantifiers)را با هم مرور می کنیم: Much ,Many ,Some ,Any ,a little ,Little ,a few ,Few ,a lot of مثال : .There are a few vacant seats in this room تعدادی صندلی خالی در اتاق وجود دارد. .He has a little money او کمی پول دارد. بخش اول در بخش اول به […]

۳ اصطلاح کاربردی/ Rat out به چه معناست؟ 21 اسفند 1402

۳ اصطلاح کاربردی/ Rat out به چه معناست؟

 چندتا افعال عبارتی پر کاربرد که بعید میدونم بلد باشی To size up ارزیابی کردن the interviewer sized me up اینترویور (شخصی که از شما مصاحبه میگیرد) من رو ارزیابی کرد before buying the business I had sized up the company قبل از خرید بیزنس من شرکت رو ارزیابی کرده بودم. Rat out چوغولی کردن، […]

۳ اصطلاح کاربردی / «منت سرم نذار» 21 اسفند 1402

۳ اصطلاح کاربردی / «منت سرم نذار»

میشه لطفا سرم منت نذاری؟/ یادآوری نکن !Don’t rub it in my face Don’t twist me for the favor u did Don’t confer an obligation on me ?Could you please don’t mention it she will have to face the consequences اون مجبوره با عواقبش روبرو شه It saddens me این منو ناراحت میکنه

چند اصطلاح ضروری برای مصاحبه آیلتس 20 اسفند 1402

چند اصطلاح ضروری برای مصاحبه آیلتس

برای کسب نمره ۷ یا بالاتر در آزمون مصاحبه آیلتس باید بتوانیم به اگزمینر نشان دهیم که از دامنه لغات گسترده ای برخورداریم و برای اینکار استفاده از اصطلاحات یکی از مولفه هایی است که در بنددسکریپتورز بطور مستقیم به آن اشاره شده است uses some less common and idiomatic vocabulary and shows some awareness […]

فعل ترکیبی run across 20 اسفند 1402

فعل ترکیبی run across

فعل ترکیبی run across دو معنی دارد؛ معنی اول این فعل ترکیبی ‘کسی را به صورت تصادفی دیدن’ است. به یک مثال توجه کنید:    I ran across two of my old friends when I went back to my hometown وقتی که به زادگاهم برگشتم دو نفر از دوستان قدیمیم رو به صورت تصادفی دیدم. […]