چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد
در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیتهایی در انگلیسی محاورهای و” Slang “امریکایی از واژهی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]
اصطلاح Abuse of power
abuse of power=misconduct= mismanagement= power harassment= corruption سو استفاده از قدرت/ اعمال قدرت نابه جا/ Some examples of abuse of power include causing emotional stress to other individuals برخی از مصادیق سوء استفاده از قدرت شامل ایجاد استرس عاطفی به افراد دیگر است
اصطلاح «concern is misplaced» به چه معناست؟
Your concern is misplaced نگرانیت بی مورده! خودِ واژه misplaced به معنای «گم کردن در جای اشتباه قرار دادن» است. I think your concern is misplaced. he is no threat to anyone فکر می کنم نگرانی شما نابجاست. او هیچ تهدیدی برای کسی نیست.
اصطلاحی برای «به فُلانی رفتم/شبیه فُلانی هستم» در زبان انگلیسی
take after به کسی رفتن/ شبیه کسی بودن I take after my mother. We are both impatient من شبیه مادرم هست/ به مادرم رفتم. هر دو عجولیم. My son takes after his grandfather with his musical talent پسرم استعداد موسیقی اش به پدربزرگش رفته It’s strange but I don’t really take after […]
چند اصطلاح کاربردی / «خجالت میکشم» به انگلیسی چه می شود؟
خجالت میکشم I am ashamed خجالتم می دهی. You put me to the blush خوب که چی؟ ?So what خدا رحم کرد. That was a close shave خوابم سبک است. I am a light sleeper هر که را طاووس خواهد جور هندوستان باید. He who would catch fish must not […]
اصطلاحی برای «دور برندار! /هوا برت نداره» در انگلیسی
Don’t get (too) cocky دیگه دور برندار! هوا برت نداره! شاخ نشو دیگه! cocky به معنای صددرصد مطمئن، از خود خاطرجمع، ازخودراضی Don’t get too cocky about your chances of getting the job در مورد شانس خود برای به دست آوردن شغل خیلی هوا برت نداره… Let’s not get too cocky things could still go […]
اصطلاح «Connecting the dots» به چه معنیست؟
Connecting the dots در این اصطلاح معنای تحت الحفظی آن به معنای وصل کردن نقطه ها به یکدیگر است. اما در معنای اصطلاحی منظور شواهد را کنار هم چیدن و پی بردن به حقایق است./ پی بردن به اطلاعات از طریق تحلیل اطلاعات All the information is there in the article، you just […]
چند اصطلاح دوقسمتی / خِرت و پِرت به انگلیسی چی میشه؟
Ins and outs جزییات Trial and error آزمون و خطا Downs and out آس و پاس Black and white موضوع شفاف By and large بطور کلی، در کل Dos and don’ts بایدها و نبایدها Give and take بده بستون Safe and sound امن و امان Cut and dried شسته رُفته Sick and tired خسته و […]
۲ اصطلاح کابردی/ steer away from & go astray به چه معنی هستند؟
steer away from دوری کردن/ روی برگرداندن We need to steer away from old habits if we want to make progress ما برای اینکه پیشرفت کنیم نیازمند این هستیم که از عادت های قدیمی دوری کنیم The government has tried to steer away from both horrors دولت سعی کرده از هر دو وحشت دوری کند […]
۳ اصطلاح کاربردی / «میان بُر زدن» به انگلیسی چی میشه؟
Changes in speed and direction تغییر سرعت و جهت gather/pick up speed As it left the city, the train gathered/picked up speed and headed north وقتی که قطار از شهر خارج شد سرعت گرفت و به سمت شمال حرکت کرد. The cart gathered speed as it coasted down the hill گاری در حالی که از […]
Friday, 15 November , 2024