تهیه و تنظیم:ساراکوشا/ الفبای زبان؛ به طور کلی افعال‌ وجهی در انگلیسی شامل can, could, may, might, must, shall, should, will, would هستند. افعال وجهی با have مانند will have, might have, could have برای بیان احتمال در گذشته استفاده می‌شوند تا درباره چیزهایی صحبت کنند که واقعاً در گذشته اتفاق نیفتاده‌اند. در این مقاله […]

تهیه و تنظیم:ساراکوشا/

الفبای زبان؛ به طور کلی افعال‌ وجهی در انگلیسی شامل can, could, may, might, must, shall, should, will, would هستند. افعال وجهی با have مانند will have, might have, could have برای بیان احتمال در گذشته استفاده می‌شوند تا درباره چیزهایی صحبت کنند که واقعاً در گذشته اتفاق نیفتاده‌اند. در این مقاله به بررسی افعال وجهی با have می‌پردازیم تا بتوانید در جملات خود بیشترین بهره را از آن‌ها ببرید.

افعال وجهی+ have

افعال وجهی با have را می‌توان ” بیان فرصت‌های از دست رفته” نامید. آنها مانند یک ماشین زمان گرامری کار می‌کنند؛ گذشته ساده فقط می‌گوید چه اتفاقی افتاده است اما افعال وجهی نشان می‌دهند که چه چیزی می‌توانست، می‌شد و یا باید اتفاق می‌افتاد.

فعل Could have

فعل Could have + شکل سوم فعل، بدین معنی است که امکان انجام کاری در گذشته وجود داشته یا شما توانایی انجام کاری را داشته‌اید اما آن را انجام نداده‌اید.

I could have stayed up late, but I decided to go to bed early

می‌توانستم تا دیروقت بیدار بمانم، اما تصمیم گرفتم زود بخوابم

They could have won the race, but they didn’t try hard enough

آن‌ها می‌توانستند در مسابقه پیروز شوند، اما به اندازه کافی تلاش نکردند

Julie could have bought the book, but she borrowed it from the library instead

جولی می توانست کتاب را بخرد، اما در عوض آن را از کتابخانه امانت گرفت

He could have studied harder, but he was too lazy and that’s why he failed the exam

او می توانست بیشتر درس بخواند اما خیلی تنبل بود و به همین دلیل در امتحان مردود شد

I could have moved out when I was 18, but I didn’t want to leave my family

وقتی ۱۸ ساله بودم می‌توانستم خانه را ترک کنم، اما نمی‌خواستم خانواده‌ام را ترک کنم

I could have gone out with my friends but I wanted to watch the soccer game

من می‌توانستم با دوستانم بیرون بروم اما می‌خواستم بازی فوتبال را تماشا کنم


فعل Couldn’t have

couln’t have + شکل سوم فعل، این مفهوم را منتقل می‌کند که امکان انجام کاری در گذشته ممکن نبود، حتی اگر شما می‌خواستید آن را انجام دهید.

I couldn’t have arrived any earlier. There was a terrible traffic jam

من نمی‌توانستم زودتر بیایم. ترافیک وحشتناکی وجود داشت

He couldn’t have passed the exam, even if he had studied harder. It’s a really, really difficult exam

او حتی اگر بیشتر درس خوانده بود نمی‌توانست در امتحان قبول شود. واقعا امتحان خیلی سختی است


might+ have

نکته ) وقتی می‌خواهیم در مورد چیزی که اتفاق افتاده حدس بزنیم، از می‌توان could have + شکل سوم فعل استفاده می‌کنیم. در این سبک جملات، ما در واقع نمی‌دانیم که آیا آن‌چه می‌گوییم درست است یا نه؛ بلکه فقط در مورد نظر خود صحبت می‌کنیم. مثال:

.Why is John late? He could have got stuck in traffic

برای این مورد می‌توان از might have استفاده کرد.

He might have got stuck in traffic

شاید در ترافیک گیر کرده باشد

He might have forgotten that we were meeting today

شاید فراموش کرده باشد که ما امروز ملاقات داشتیم

He might have overslept

او ممکن است بیش از حد خوابیده باشد


فعل Should have

فعل Should have + شکل سوم فعل، می‌تواند به معنای چیزی باشد که فکر خوبی بوده اما شما آن را انجام ندادید. در واقع نوعی ابراز پشیمانی است. و یا موقعیتی که قصد دارید شخص دیگری را در مورد گذشته نصیحت کنید.
فعل Shouldn’t have + شکل سوم فعل، به این معنی است که انجام آن کار فکر خوبی نبوده اما به هر حال آن را انجام داده‌اید.

I should have studied harder

باید بیشتر درس می‌خوندم

I should have gone to bed early

باید زود به رختخواب می رفتم

I shouldn’t have eaten so much cake

من نباید اینقدر کیک می خوردم

You should have called me when you arrived

وقتی رسیدی باید با من تماس می گرفتی

John should have left early, then he wouldn’t have missed the plane

جان باید زودتر می‌رفت، آن وقت دیگر هواپیما را از دست نمی داد

علاوه بر مورد بالا از ترکیب should have + شکل سوم فعل، می‌توان برای جملاتی استفاده کرد که بیانگر اتفاقی است که در شرایط عادی، شانس اتفاق افتادن آن‌ها بالا است. به طور مثال وقتی می‌‌خواهید بگویید ” تام باید تا الان می‌رسید”، این جمله نشان می‌دهد اگر تام درگیر مشکلاتی مانند ترافیک، تصادف، شرایط بد جوی و … نشده باشد، باید تا الان می‌رسید. در انتهای این جملات اغلب by now را می‌بینید.

His plane should have arrived by now

هواپیمای او باید تا الان می رسید

John should have finished work by now

جان باید تا الان کارش را تمام کرده بود

همچنین می‌توانیم از این ساختار برای صحبت در مورد چیزی استفاده کنیم که اگر همه چیز خوب بود باید درست پیش می‌رفت اما در حال حاضر طبق پیش بینی ما، اتفاق نیفتاده است.

Lucy should have arrived by now, but she hasn’t

لوسی باید تا الان می رسید، اما نرسیده است


فعل Would have + شکل سوم فعل

در شرایطی که قصد دارید یک شرط در گذشته را بیان کنید، و یا شرایط فرضی و تخیلی را در نظر بگیرید، این ساختار به کمک شما خواهد آمد.

If I had had enough money, I would have bought a car

اگر پول کافی داشتم، ماشین می خریدم

فعل would و will + شکل سوم فعل می‌تواند برای نشان دادن اینکه آیا می‌خواهید کاری را انجام دهید یا نه، استفاده شود. همچنین می‌توان از would + شکل سوم فعل برای صحبت در مورد کاری که می‌خواستید انجام دهید، اما انجام ندادید استفاده کنید.

I would have gone to the party, but I was really busy.

می‌خواستم به مهمانی بروم اما واقعاً سرم شلوغ بود

I would have called you, but I didn’t know your number

میخواستم باهات تماس بگیرم ولی شماره ات رو نمیدانستم

I would have helped you. I didn’t know you needed help

حتما کمکت میکردم نمیدونستم به کمک نیاز داری


تفاوت ‘will have’ و ‘would have’

کاربرد will have

زمانی که در زمان آینده به عقب نگاه می‌کنیم، از will استفاده می‌کنیم. به طور مثال پیش بینی می‌کنید که تام ساعت ۶ به خانه می‌رسد و شما با او تماس خواهید گرفت؛ برای بیان این جمله باید بگویید:

I will phone at six o’clock. He will have got home by then

ساعت شش زنگ میزنم او تا آن زمان به خانه خواهد رسید

Look at the time. The match will have started

ساعت رو ببین. مسابقه آغاز خواهد شد

It’s half past five. Dad will have finished work by now

ساعت پنج و نیمه. پدر تا الان کارش تموم شده است

فعل would have زمان گذشته will have است.

I phoned at six o’clock. I knew he would have got home by then

ساعت شش زنگ زدم می دانستم که تا آن زمان به خانه رسیده است

It was half past five. Dad would have finished work

ساعت پنج و نیم بود. پدر کارش تموم شده بود