کمک کردن :make a contribution containing:  متضمن ، شامل، حاوی maintaining: انفاق ، نفقه دادن remaining: باقیمانده restraining: جلوگیری کردن از ، مهار کردن elevates: بالا بردن ، بلند کردن ،ترفیع دادن induces: فراهم کردن ، وادار کردن disrupts: از هم گسیختن ، منقطع کردن determine: تصمیم گرفتن ، حکم دادن suspicions: بدگمان ، مشکوک […]

 کمک کردن :make a contribution

containing:  متضمن ، شامل، حاوی
maintaining: انفاق ، نفقه دادن
remaining: باقیمانده
restraining: جلوگیری کردن از ، مهار کردن
elevates: بالا بردن ، بلند کردن ،ترفیع دادن
induces: فراهم کردن ، وادار کردن
disrupts: از هم گسیختن ، منقطع کردن
determine: تصمیم گرفتن ، حکم دادن
suspicions: بدگمان ، مشکوک
desirable: پسندیده ،مرغوب ،خوشایند

disastrous: مصیبت آمیز، پربلا ، خطرناک
bizarre: غریب و عجیب ، ناشی از هوس
stamina: بنیه ، نیرو حیاتی ،استقامت
repair: درست کردن ، تعمیر کردن
safely: بسلامت ، بدون خطر
ulcer: زخم ، زخم معده ، ریش
prohibition: ممنوعیت ، ممانعت
provision: تدارک ، بند قرارداد
omission: حذف
abolition: (لغو (برای قانون
interrogate: بازجویی کردن
anticipate: پیش بینی کردن
aggregate: جمع کردن ، انباشتن
invalidate: باطل کردن ، بی ارزش کردن