underrating: ناچیز شمردن، دست کم گرفتن obscuring: گمنام کردن، مبهم کردن، نامفهوم estimating: تخمین زدن، ارزیابی کردن falsifying: باطل ساختن، تزویر کردن، تحریف کردن sticking: چسبناک، الصاق، گیرافتادن adhering: بهم چسبیده بودن، جور بودن، طرفدار بودن refraining: برگردان، منع کردن، خودداری کردن benefiting: سود بردن، مزایا، نفع sewed: دوختن، خیاطی کردن folded: تا خوردن، بهم […]

underrating: ناچیز شمردن، دست کم گرفتن
obscuring: گمنام کردن، مبهم کردن، نامفهوم
estimating: تخمین زدن، ارزیابی کردن
falsifying: باطل ساختن، تزویر کردن، تحریف کردن
sticking: چسبناک، الصاق، گیرافتادن
adhering: بهم چسبیده بودن، جور بودن، طرفدار بودن
refraining: برگردان، منع کردن، خودداری کردن
benefiting: سود بردن، مزایا، نفع
sewed: دوختن، خیاطی کردن
folded: تا خوردن، بهم آمیختن، پیچیدن
tucked: نیرو، زور، بالازدگی، درجای دنج قرار گرفتن
peeled: بی چیز، پوست کنده، چاپیده
contradicted: انکار کردن، رد کردن، مخالف بودن
administered: تقسیم کردن، تهیه کردن، به کار بردن
contraindicated: ضد ، مخالف
recommended: معرفی کردن، توصیه شدن، پیشنهاد کردن
traumatized: معذب کردن
inoculated: تلقیح کردن، مایه کوبی کردن
eliminated: زدودن، رفع کردن، برطرف کردن
dismissed: معاف کردن، مرخص کردن، منفصل کردن
hampered: از کار بازداشتن، مانع شدن، مختل کردن
caused: واداشتن، سبب شدن، موجب، علت
hindered : به تاخیر انداختن، مانع شدن
yielded: تسلیم کردن، محصول، بهره، بازده