count on=rely on someone or something روی کسی (یا چیزی) حساب کردن، اعتماد کردن به/ I can always count on my best friend to be there for me من همیشه می توانم روی بهترین دوستم حساب کنم که کنارم باشد You can always count on Michael in a crisis همیشه می توانید در شرایط بحرانی […]

count on=rely on someone or something

روی کسی (یا چیزی) حساب کردن، اعتماد کردن به/

I can always count on my best friend to be there for me

من همیشه می توانم روی بهترین دوستم حساب کنم که کنارم باشد

You can always count on Michael in a crisis

همیشه می توانید در شرایط بحرانی روی مایکل حساب کنید