بایگانی‌های یادگیری زبان انگلیسی - صفحه 14 از 28 - الفبای زبان
چند نمونه از جمع‌ های بی‌ قاعده 30 بهمن 1402

چند نمونه از جمع‌ های بی‌ قاعده

a person → people a woman → women a man → men a child → children a mouse → mice a sheep → sheep a tooth → teeth a foot → feet a goose → geese a deer → deer an ox → oxen

سه اصطلاح  have cold feet/Basket case/that’s the thing 25 بهمن 1402

سه اصطلاح  have cold feet/Basket case/that’s the thing

get/have cold feet  جا زدن، پا پس کشیدن  He got cold feet at the last minute  در آخرین لحظه جا زد.  Basket  Basket case  Someone or something in a useless or hopeless condition  خسته و درمانده، کوفته، عاجز و وامانده After working a 12-hour day and then coming home and cooking dinner for her family, […]

جمله های کاربردی در مورد خرید کردن(۱۱) 24 بهمن 1402

جمله های کاربردی در مورد خرید کردن(۱۱)

Let’s go shopping together in the afternoon بعد از ظهر بیا با هم بریم خرید  ?How about buying that shirt نظرت در مورد خرید اون پیرهن چیه؟  It’s very nice, but we cannot afford it خیلی قشنگ است. اما ما قدرت خریدش رو نداریم  ?Which floor is man’s wear on پوشاک مردانه در کدام طبقه […]

جملات و اصطلاحات کاربردی (۱۰۵) 23 بهمن 1402

جملات و اصطلاحات کاربردی (۱۰۵)

He is loaded وضعش توپه It is a pig in a poke مفت گرونه Quick-buck artist مفت خور Poor you آخی Tv dinner شام اماده یا حاضری Be it so هرچه بادا باد He is rolling in it طرف خرپوله

۲ اصطلاح/  For the time being & For sure 23 بهمن 1402

۲ اصطلاح/ For the time being & For sure

For the time being = For now  Temporarily موقتا، فعلا، عجالتا  For the time being, Janet is working as a waitress, but she really hopes to become an actress soon. جانت فعلا یک گارسون است، اما واقعا امیدوار است که روزی یک هنرپیشه شود.  We’re living in an apartment for now, but soon we’ll be […]

افعال Get along with &  Get along 23 بهمن 1402

افعال Get along with &  Get along

Get along with To associate or work well with; to succeed or manage in doing  سازگاری داشتن با، ساختن با ۲- سر کردن با، موفق بودن، ساختن با  Terry isn’t getting along with her new roommate; they argue constantly تری با هم اتاقی جدیدش نمی‌سازه، اونا همیشه با هم دعوا دارن.  ?How are you getting […]

نقش فعل « Get » در جملات 23 بهمن 1402

نقش فعل « Get » در جملات

فعل Get در بسیاری جاها مترادف فعل Become است و به همراه صفت های مربوط به احساسات استفاده می‌شود. همچنین برای صحبت کردن درباره تغییرات بزرگ در زندگی مثل ازدواج یا طلاق هم از Get استفاده می‌شود.   ۱- به عنوان یک Phrasal Verb Get up get down get away get over get on   […]

ترکیب گرامری «go + adjective» 23 بهمن 1402

ترکیب گرامری «go + adjective»

go + adjective – به معنای (شدن) است به این مثالها دقت کنید:   Go blind—کور شدن Go deaf—کر شدن Go mad— دیوانه شدن Go bald — کچل شدن شما همچنین میتوانید برای تغییر رنگ نیز از این عبارت استفاده کنید؛ Her hair went white موهاش سفید شد She stopped breathing and her face went […]

انواع مختلف کاربرد  By در جملات 21 بهمن 1402

انواع مختلف کاربرد By در جملات

کاربرد اول: زمان     در این کاربرد، کلمه by معنی “تا” و یا “قبل از” می دهد:   be home by five o’clock. (= at or before five) تا قبل از ساعت ۵ خانه باش By the end of the meal, everybody was drunk تا پایان غذا، همه مست بودند.   نکته: قبل از […]

چند اصطلاح کاربردی با واژه extent 18 بهمن 1402

چند اصطلاح کاربردی با واژه extent

  to a certain extent/to some extent/to an extent (=partly) تا حدودی We all to some extent remember the good times and forget the bad همه‌ی ما تا حدودی زمان‌های خوب را به یاد می‌آوریم و زمان‌های بد را فراموش می‌کنیم. I do agree with him to an extent من با او تا حدودی موافقم. […]