بایگانی‌های عبارات زبان انگلیسی - صفحه 68 از 91 - الفبای زبان
لغات ضروری در توصیف اشخاص (۲) 04 شهریور 1402

لغات ضروری در توصیف اشخاص (۲)

Generous / Kind سخاوتمند/ مهربان/ بخششگر Full of energy / energetic پر انرژی و شاد Easy-going سخت نمی گیرد/ آدم راحت Warm hearted / friendly خونگرم/ صمیمی Truthful / honest صادق Reliable / responsible مورد اعتماد /آدم مسئول Bright روشنفکر Good-looking خوش تیپ و قیافه

عبارات کاربردی همراه با Fellow 04 شهریور 1402

عبارات کاربردی همراه با Fellow

fellow=a man or boy Fellow citizen ———–هم شهری Fellow countryman —–هم وطنFellow passenger ——–هم سفرFellow traveller ———-هم سفر Fellow player ————هم بازی Fellow student ———-هم شاگردیFellow worker ———–همکار

!I care about you 04 شهریور 1402

!I care about you

You know, you may find this hard to believe شاید باورش برات سخت باشه! I care about you برام مهمی And I just want to make sure that you don’t get hurt میخوام خیالم راحت بشه که آسیبی بهت نمیرسه

01 شهریور 1402

To be hard on someone

To be hard on someoneسخت گیر، وسواس و سختگیر To not manage someone very strictly or to not be critical Example:You don’t have to be so hard on your.employees to be successfull

واژگان کاربردی (۹۰) 31 مرداد 1402

واژگان کاربردی (۹۰)

Alarm clock :ساعت زنگی backpack: کوله پشتی basket: سبد book: کتاب boots: پوتین، چکمه broom: جارو دستی camera: دوربین candle: شمع clock: ساعت curtains: پرده cushion: کوسن cutter: کاتر

چند واژه کاربردی (۸۹) 31 مرداد 1402

چند واژه کاربردی (۸۹)

actionکنش، کردار، کار، عمل، فعل، اقدام، رفتار، جدیت، جنبش، حرکت، جریان، اشاره، تاثیر، اثر جنگ، نبرد، پیکار، اشغال نیرو های جنگی، گزارش، وضع، طرز عمل، (حقوق) اقامه ی دعوا، جریان حقوقی، تعقیب، بازی، تمرین، سهم، سهام شرکت action battleرزم، پیکار، جدال، مبارزه، ستیز، جنگ، نبرد، نزاع، زد و خورد، جنگ کردن battle blueآبی، نیلی، مستعد […]

چند واژه کاربردی (۸۸) 31 مرداد 1402

چند واژه کاربردی (۸۸)

antecedentپیشین، پیشی، سابق، مقدم، مقدمه، سابقه، (دستور زبان) مرجع ضمیر، دودمان، تبار backdropپرده ی پشت صحنه ی تئاتر historyتاریخ، تاریخچه، سابقه، پیشینه، (پزشکی) بیمارنامه history precedentسابقه داشتن، مقدم بر، مسبوق به سابقه، ماقبل، مقدم، سابقه، نمونه recordنگاشتن، ثبت کردن، ضبط کردن، ضبط شدن ثبت، یادداشت، نگارش، تاریخچه، صورت مذاکرات، صورت جلسه، سابقه، پیشینه، بایگانی، ضبط، […]

واژه Relinquish 30 مرداد 1402

واژه Relinquish

Relinquish=abandon=abdicate رها کردن- ترک کردن-کنار گذاشتن he doesn’t intend to relinquish the power او قصد ندارد قدرت را رها کند by signing this you relinquish your rights of ownership با امضای این، از حقوق مالکیت خود چشم پوشی می کنید !Unfortunately, you may have to relinquish some managerial control in exchange for their money متأسفانه، […]

پسوندهای کنشگر انگلیسی کدامند؟ 30 مرداد 1402

پسوندهای کنشگر انگلیسی کدامند؟

پسوند هایی که واژه ها را تبدیل به کننده کار می کند و پسوندهای اسم فاعل می سازد: به مثال های زیر توجه کنید: Teach(er)…………………..Teacher Act(or)………………………..Actor Engine(eer)……………..…Engineer Art(ist)………………………..Artist Train(ee)……………………..Trainee

لغات کاربردی (۸۷) 30 مرداد 1402

لغات کاربردی (۸۷)