چند جمله کاربردی (۹۰)
Take a night off یک شب مرخصی بگیر None can escape it این شتر در خانه همه می خوابد Nothing is impossible کار نشد ندارد I got rid of him از شرش خلاص شدم There is only one condition attached to it فقط یک شرط دارد They have brainwashed you تو راشستشوی مغزی دادن It […]
اصطلاح «stand on ceremony»
stand on ceremony تعارف کردن – رودربایستی داشتن Don’t stand on ceremony تعارف نکن Please sit down and make yourself comfortable, we don’t stand on ceremony here لطفا بنشین و راحت باش. ما اینجا تعارف نداریم. Come on. Don’t stand on ceremony here at home بیا داخل، اینجا در خانه تعارف نکن .
عباراتی برای گفتن «خونسردیتو حفظ کن»
وقتی میخواهید به یه نفر بگید خونسردیشو حفظ کنه calm down آروم باش take it easy جدی نگیر stay calm خونسرد باش be patient صبور باش hold on to yourself خودتو کنترل کن don’t worry نگران نباش you don’t have to worry نباید نگران باشی there is no need to worry نیازی نیست که نگران […]
۴ اصطلاح کاربردی/ Pull strings
It couldn’t hurt to find out حالا فهمیدنش که ضرری نداره Pull strings پارتی بازی کردن Couldn’t agree more کاملا موافقم green with envy حسادت کردن
برخی عبارات در نامه نگاری های رسمی
عبارات زیر نمونه هایی از عبارات مورد استفاده در نامه نگاری انگلیسی رسمی می باشد. To agree with = در موافقت با As agreed = در تایید As far as I’m concerned = از آنجاییکه من نگران (علاقه مند) … هستم As per your request= طبق درخواست شما In compliance with= در موافقت با، بر […]
۲ اصطلاح کاربردی/ A doubting Thomas
ادم شکاک و دیر باور A doubting Thomas ?You are a doubting Thomas!! Must I prove absolutely everything to you before you believe me تو آدم دیرباور و شکاکی هستی..حتما باید همه چی رو کاملا بهت ثابت کنم تا باور کنی؟ هوس کردن…تمایل داشتن To feel like + (verb+ing) I feel like going to the […]
اصطلاح «Face the music» & «horsing around»
از زیر کار در رفتن horse around Stop horsing around and get busy بسه دیگه از زیر کار در نرید برگردید سر کار. You guys are always horsing around هی…بچه ها..شما همیشه از زیر کار در میرید. خربزه خوردن و پای لرز نشستن Face the music After failing a math exam, Tom had to go […]
۲اصطلاح کاربردی/ Cup of tea
معقولانه و منطقی بودن To make sense It makes sense to wait until a sunny day to visit together in the park معقولانه و منطقی اینه که صبر کنیم تا یه روز افتابی همدیگه رو تو پارک ببینیم. That Jimmy ran away from home suddenly doesn’t make sense to any of us این که جیمی […]
اصطلاح «a dead giveaway»
a dead giveaway تابلو بودن . چیزی که خیلی معلومه His camera is a dead giveaway that he is a tourist از دوربینش تابلوه که طرف یه توریسته The suit’s a dead giveaway he is a rich man از لباساش تابلوه که آدم مایه داریه. His accent is a dead giveaway he is an American […]
۲ اصطلاح کاربردی/ to fall for sth
کشیدن غذا to dish out I’ll dish it out, and you take it to the table من غذا رو میکشم شما ببر سر میز. ?Jon, could you dish some rice out for me, please جان میشه لظفا یه کم برنج برام بکشی؟ گول و فریب چیزی رو خوردن to fall for sth He told me […]
Thursday, 14 November , 2024