بایگانی‌های عبارات زبان انگلیسی - صفحه 30 از 91 - الفبای زبان
۴ واژه کاربردی/Remark/Donate 09 اردیبهشت 1403

۴ واژه کاربردی/Remark/Donate

Remark تخمین زدن Dumb احمق و کودن Donate شریک شدن Accurate درست صحیح

عبارت «First rate» 09 اردیبهشت 1403

عبارت «First rate»

First rate= Excellent, superb درجه یک، عالی، محشر  The food served in that four-star restaurant is truly first-rate غذایی که در آن رستوران چهار ستاره سرو می‌شود واقعا درجه یک است.  The Beverly Hills Hotel provides first-rate service to its guests سرویسی که هتل بورلی هیلز به مهمانان خود ارائه می‌کند عالی است.

عبارت فعلی «Fix up» 09 اردیبهشت 1403

عبارت فعلی «Fix up»

Fix up=To repair or put back in good condition; to arrange a date or an engagement for another person  ١- تعمیر کردن، مرمت کردن؛ ۲- جور کردن، درست کردن  Since my visiting friend didn’t have a date for dinner, I fixed her up with a friend of mine. They got along very well together از […]

عبارت «For once» 09 اردیبهشت 1403

عبارت «For once»

For once=This one time, for only one time برای یکبار، فقط یکبار، برای یک بار هم که شده  For once I was able to win a game of golf against Steve, who is a much better player than I am فقط یک بار توانستم در بازی گلف، استیو را که خیلی از من بهتر بازی […]

عبارت «For sure» و عبارات هم معنی آن 09 اردیبهشت 1403

عبارت «For sure» و عبارات هم معنی آن

For sure = For certain=Without doubt  بدون شک، مسلما، مطمئنا، صد در صد  I know for certain that Gene will move back to Washington next month صد در صد مطمئنم که جین ماه آینده به واشنگتن برخواهد گشت.  In the dark, I couldn’t tell for sure whether it was Polly or Sarah who drove by […]

اصطلاح «For the time being» 09 اردیبهشت 1403

اصطلاح «For the time being»

 For the time being = For now=Temporarily  موقتا، فعلا، عجالتا  For the time being, Janet is working as a waitress, but she really hopes to become an actress soon جانت فعلا یک گارسون است، اما واقعا امیدوار است که روزی یک هنرپیشه شود.  We’re living in an apartment for now, but soon we’ll be looking […]

معنی اصطلاح «From now on» 09 اردیبهشت 1403

معنی اصطلاح «From now on»

From now on= From this time into the future  منبعد، از حالا به بعد، از این پس، از اين به بعد I’m sorry that I dropped by at a bad time. From now on I’ll call you first متاسفم که بد موقع سر زدم. از این به بعد اول تلفن خواهم زد.  Mr. Lee’s doctor […]

۳ ضرب المثل/nothing hurts like the truth 08 اردیبهشت 1403

۳ ضرب المثل/nothing hurts like the truth

nothing hurts like the truth حقیقت تلخ است… whatever comes up is welcome هرچه پیش آید خوش آید much coin much care هر که بامش بیش برفش بیشتر

۳ اصطلاح با واژه «Act» 08 اردیبهشت 1403

۳ اصطلاح با واژه «Act»

Act of God خواست و تقدیرخداوند !the flooding was surely an act of God سیل قطعا خواست خدا بوده! be/get in on the act وارد عمل شدن/سهیم شدن و هم جریان شدن با چیزی We started selling them last year, and now other stores are getting into the act ما فروش آنها را از سال […]

واژگانی درباره «انتقاد کردن» 08 اردیبهشت 1403

واژگانی درباره «انتقاد کردن»

criticism, reproof, reprova, انتقاد   Censorious انتقاد آمیز   potshot انتقاد بی خودی   flak انتقاد پر سر و صدا diatribe انتقاد تلخ و ناسزا آمیز bashing , censure, slam, stricture, roast انتقاد شدید Blast انتقاد شدید و ناگهانی squib انتقاد طنزآمیز lecture انتقاد طولانی hatchet job انتقاد غرض آمیز admonish انتقاد ملایم کردن Unexceptionable […]