بایگانی‌های اصطلاحات پرکاربرد زبان - صفحه 26 از 33 - الفبای زبان
چند عبارت کاربردی (۹۸) 24 مهر 1402

چند عبارت کاربردی (۹۸)

He is a movie aficionado او عاشق فیلم دیدن است He is a party animal او همیشه در حال پارتی کردن است He is a music buff او خیلی موزیک را دوست دارد He is a soccer fanatic او دیوونه ی فوتبال دیدن است

چند عبارت کاربردی (۹۷) 24 مهر 1402

چند عبارت کاربردی (۹۷)

Eleventh hourدقیقه نود ( لحظه آخری) a sore spotنقطه ضعف a cross I have to bearباری که باید به دوش بکشم You have a lot of nerveخیلی رو داری! ?Are you trying to get a rise out of meداری سعی میکنی لج منو دربیاری؟ I think I’m getting the hang of itفکر میکنم داره قلقش […]

چند عبارت کاربردی/خودتو دست کم نگیر 23 مهر 1402

چند عبارت کاربردی/خودتو دست کم نگیر

Don’t sell your self short=don’t underestimate yourself خودتو دست کم نگیر/ خودتو حقیر جلوه نده ?What is your pet phrase تکه کلامت چیه؟ Don’t rub in it سرکوفت نزن

Long story short 23 مهر 1402

Long story short

Long story short خلاصه داستان/ مفید و مختصر گویی در زبان بریتیش برای اینکه مختصر گویی کنیم و بحث را خلاصه و مفید کنیم از این اصطلاح استفاده می کنیم. در انگلیسی آمریکایی برای این اصطلاح to make a long story short را استفاده می کنیم. to make a long story short

اصطلاح It’s your call 23 مهر 1402

اصطلاح It’s your call

It’s your call=It’s up to you بستگی به تو داره/ خودت می دونی/ تصمیم با تو How should we deal with this problem? I don’t know it’s your call چگونه باید با این مشکل برخورد کنیم؟ من نمی دانم تصمیم با توست/خودت می دانی

باب میلم نیست! 23 مهر 1402

باب میلم نیست!

It’s not my cup of tea باب میلم نیست ?What are you up to برنامه ات چیه؟ Don’t mess with me با من درنیفت!

چند عبارت جذاب (۹۶) 23 مهر 1402

چند عبارت جذاب (۹۶)

چای کم‌رنگ می‌خوام I’d like weak tea چای پررنگ می خواهم I’d like strong tea دروغ تحویل من نده Don’t give me that به حرفات اهمیت نمی دهم Talk to the hand

My wish came true 23 مهر 1402

My wish came true

چند روش برای گفتن به آرزوم رسیدم! I got my wish My wish came true My wish was fulfilled آرزویم برآورده شد My wish was granted

همایندهای واژه “Mistake” 23 مهر 1402

همایندهای واژه “Mistake”

Make a mistake اشتباه کردن Correct a mistake تصحیح کردن اشتباه Common mistake اشتباه رایج Serious mistake اشتباه جدی Stupid mistake اشتباه احمقانه

تو حق نداشتی! 22 مهر 1402

تو حق نداشتی!

You had no business=they have no right to be there or to do it حق نداشتی I didn’t mean to disrespect قصد بی احترامی نداشتم