بایگانی‌های vocabulary - صفحه 5 از 23 - الفبای زبان
واژگان مرتبط با غذاخوردن/ chomp به چه معناست؟ 14 مرداد 1403

واژگان مرتبط با غذاخوردن/ chomp به چه معناست؟

blowout وعده غذای مفصل famished به شدت گرسنه hunger گرسنگی overindulge بیش از حد خوردن pig out تا خرخره خوردن chomp با سر و صدا جویدن (غذا) scarf out پرخوری کردن scoff سریع خوردن (مقدار زیادی غذا) underfed دچار سوء تغذیه stuffed کاملاً سیر (پس از خوردن غذا)

To be closefisted به چه معناست؟ 10 مرداد 1403

To be closefisted به چه معناست؟

To be closefisted=hard fisted, tightfisted stingy, ungenerous در لغت به معنای مشت بسته/ در اصطلاح فرد خسیس/ Ram is a closefisted، he won’t even buy snacks for the Christmas party   رام خسیس است، او حتی برای جشن کریسمس تنقلات نمی‌خرد

واژه «Numb» به چه معنی است؟ 08 مرداد 1403

واژه «Numb» به چه معنی است؟

Numb definition :If a part of your body is numb, you are unable to feel it, usually for a short time نکته: در کلمه numb حرف “b ” تلفظ نمی شود. یکی از کاربرد های کلمه numb به عنوان صفت: کلمه “numb” چند کاربرد دارد؛ یکی از کاربردهای این کلمه مفهوم “بی حسی” را بیان […]

واژه «Essay» به چه مفهوم است؟ 08 مرداد 1403

واژه «Essay» به چه مفهوم است؟

Essay   SYN: make an attempt at; test (رسمی) کوشش کردن، سعی و تلاش کردن؛ آزمایش کردن، امتحان کردن   In 1961 the actor Paul Newman essayed the role that perhaps best defined his screen persona, that of pool shark “Fast” Eddie Felson in The Hustler در سال ۱۹۶۱، پل نیومن بازیگری نقشی را امتحان […]

«To wobble» به چه معناست؟ 07 مرداد 1403

«To wobble» به چه معناست؟

to wobble syn=fall forward=falter= tremble= shake تلوتلو خوردن   throw away trash دور ریختن زباله  

برخی واژگان مشابه انگلیسی (۱۷) /?conform or confirm 06 مرداد 1403
?trust or thrust

برخی واژگان مشابه انگلیسی (۱۷) /?conform or confirm

lunch ناهار launch پرتاب کردن peak قله pick چیدن peek نگاه دزدکی trust اعتماد کردن thrust چپاندن،فروکردن infect آلوده کردن in fact در حقیقت object مخالفت کردن abject پست،ذلیل middle وسط meddle فضولی کردن dam سد damn لعنت کردن expiration انقضا expression اصطلاح dim مبهم ، کم نور deem لازم دانستن  fit مناسب feat شاهکار […]

معادل‌های «It is important» 06 مرداد 1403
معادل هایی برای گفتن «مهم است»؛

معادل‌های «It is important»

 عبارت “It is important” یکی از عبارت‌های پرتکرار و پرکاربرد در مکالمات روزمره‌ی انگلیسی به حساب میاد که تو این پست به معادل‌های اون اشاره می‌کنیم:    It’s significant It’s essential It’s remarkable It’s notable It’s substantial It’s meaningful It’s considerable It’s serious

واژه « To predict» 06 مرداد 1403

واژه « To predict»

to predict  پیش بینی کردن مثال: It’s difficult to predict that پیش بینی کردنش مشکله.   Newspapers predicted that the president would be re-elected. روزنامه ها پیش بینی کردند که رئیس جمهور دوباره انتخاب خواهد شد. It’s difficult to predict the long-term effect of this decision  مشکله که بشه نتایج بلند مدت این تصمیم رو […]

افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند/ Specialist & Midwife کیست؟ 03 مرداد 1403

افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند/ Specialist & Midwife کیست؟

با نام افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند به انگلیسی آشنا شویم. Dentist دندان پزشک A dentist, also known as a dental surgeon, is a surgeon who specializes in dentistry, the diagnosis, prevention, and treatment of diseases and conditions of the oral cavity یک دندان پزشک، یا جراح دندان، نوعی از جراح است […]

واژه «Elliptical» 02 مرداد 1403

واژه «Elliptical»

Elliptical  (adj)=oval; ambiguous, either purposely or because key words have been left out بیضی شکل، بیضی؛ مبهم، گنگ؛ فشرده، موجز، کوتاه؛ (دستور) (عبارت) حذف دار، دارای حذف؛ (اجزای جمله) مستتر، مقدر، محذوف، افتاده An elliptical billiard ball wobbles because it is not perfectly round; an elliptical remark baffles because it is not perfectly clear یک […]