بایگانی‌های vocabulary - صفحه 2 از 24 - الفبای زبان
داستان کوتاه انگلیسی « The purpose of life» همراه ترجمه 11 آذر 1403

داستان کوتاه انگلیسی « The purpose of life» همراه ترجمه

 The purpose of life A long time ago, there was an Emperor who told his horseman that if he could ride on his horse and cover as much land area as he likes, then the Emperor would give him the area of land he has covered Sure enough, the horseman quickly jumped onto his horse […]

واژه Keen به چه معناست؟ چند عبارت کاربردی 10 آذر 1403

واژه Keen به چه معناست؟ چند عبارت کاربردی

keen=intense=strong کلمه keen معانی مختلفی دارد از جمله؛ تند، حاد، تیز، حساس، زیرک، مشتاق   She has a keen interest in sports او علاقه شدیدی به ورزش داشت Some people have a keen desire to be famous برخی افراد تمایل زیادی به معروف شدن دارند   برخی عبارات با واژه  Keen: Keen sarcasm طعنه تند […]

چند عبارت مهم با واژه Dead 10 آذر 1403

چند عبارت مهم با واژه Dead

  واژه dead اگر قبل از صفت بیاد به معنی absolutly و دقیقا می باشد   Dead right:دقیقا درست Dead shot :کسی که هدفش را دقیق میزند Dead color: رنگ مات Dead sound: صدای گرفته و سنگین که طنین ندارد Dead wall:دیوار بدون پنجره Deadpan: چهره بی احساس Dead certainty: مطلب کاملا اطمینان بخش Dead […]

تفاوت  right now و right away 27 آبان 1403

تفاوت right now و right away

وقتی میگیم right now یعنی همین الان، همین حالا، حال حاضر Example: I’m washing the dishes right now من الان دارم ظرف هارو میشورم.   اما right away یعنی بی درنگ، بدون تاخیر Example: I need to talk to your boss right away من باید فوری با رئیست صحبت کنم

واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه» 22 آبان 1403

واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه»

 Clingy=a clingy person stays close to & depends on a person who is taking care of them   شخصی که همش به ما می چسبه / کنایه از کنه بودن شخصی، مثل بچه ای که با مادرش می چسبد و از او جدا نمی شود/ وابسته-آویزان Jimmy is a clingy child جیمی یک بچه وابسته […]

چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد 22 آبان 1403

چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد

در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیت‌هایی در انگلیسی محاوره‌ای و” Slang “امریکایی از واژه‌ی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]

اصطلاح Holy crap & Big up به چه معناست؟ 21 آبان 1403

اصطلاح Holy crap & Big up به چه معناست؟

Holy crap  این اصطلاح اسلنگ زمانی به کار برده می شود که از سر تعجب و شوک آور بودن چیزی یا حرف کسی می گوییم «ای وای»- «خدای من» و یا «گندش بزنن!»   Big up=Exaggerate the importance   اغراق کردن درمورد اهمیت چیزی   He big himself up all the time او همیشه درمورد […]

فعل عبارت «Ball up» به چه معناست؟ 21 آبان 1403

فعل عبارت «Ball up» به چه معناست؟

 فعل عبارتی (phrasal verb) Ball up به معنای “گیج کردن یا چیزی را پیچیده کردن” است.     Ball up= Confuse = make things complicated   مثال: The new project has balled me up and I have no idea what to do پروژه جدید منو گیج کرده و نمیدونم باید چیکار کنم.  

چند عبارت کاربردی/ Stop nonsense & Buzz off به چه معناست؟ 21 آبان 1403

چند عبارت کاربردی/ Stop nonsense & Buzz off به چه معناست؟

Buzz off : بزن به چاک Damn you : لعنت به تو Damn it : لعنتی Drop it : بیخیال Shut up : خفشو Stop it : بس کن Big mouth :دهن لق Dream on : به همین خیال باش Hands off : دستت رو بکش Hell no : عمرا Bullshit : مزخرف Stop nonsense […]

جایگزین های «yes» کدامند؟ 21 آبان 1403

جایگزین های «yes» کدامند؟

  Yeah Sure Yup Absolutely Of course Okay Alright Definitely Certainly Fine