بایگانیهای intentionally: دانسته، عمدا - الفبای زبان
واژگان کاربردی (۱۰۲)
contest: رقابت، مشاجره، مسابقه revenge: انتقام، کینه جویی کردن mourning: سوگواری، عزاداری، ماتم malinger: تمارض کردن، خود را به ناخوشی زدن incidentally: اتفاقا، ضمنا intentionally: دانسته، عمدا interchangeably: بطور قابل معاوضه، بطور تبادل پذیر accidentally: اتفاقا، ناگهان accustomed: انس گرفتن، خو گرفتن ، عادت attached: پیوسته، ضمیمه، دلبسته ascribed: نسبت دادن، رونویس بردار، اسناد admitted: […]
Thursday, 5 December , 2024