اصطلاح «بعید است»
This is so unlike you از تو بعیده It was so unlike him to say something like that, with such intensity, that I was astonished آنقدر ازش بعید بود که او چنین چیزی بگوید، به حدی که من متحیر شدم
استفاده از Namely در جملات به چه منظور است؟
برای ذکر کردن نمونههای چیزی یا بیان دقیقتر و جزئی تر توضیح داده شده، از کلمهی namely استفاده میشود. قبل از namely از کاما استفاده میشود. …Namely = that is مثال: I have a new job، namely as a teacher من یک شغل جدید دارم، معلمی We need to concentrate on our target audience, namely […]
جملات آموزنده و امید بخش انگلیسی
Overcome in private Transform in private Improve in private Explore in private Create in private Study in private Build in private Grow in private Heal in private Love in private Date in private Lose in private Win in private Do in private Be private در حریم خصوصی به خود غلبه کنید. در حریم خصوصی تحول […]
اصطلاح «tattle on someone» به چه معنی است؟
چُغلی کردن/ اخبار غیرموثق
چند تا اصطلاح جالب (۱۰۷)
dream on به همین خیال باش! خوابشو ببینی! Hush هیس! Right on ایول!، دمت گرم! Have fun خوش بگذره! Lucky you! lucky him خوش به حالت! خوش به حالش! Be reasonable منطقی باش!
اصطلاح «بیا سو تفاهم را برطرف کنیم»
Let’s clear the air=Eliminate confusion بیا سو تفاهم را برطرف کنیم/بهتر کردن اوضاع We had a big argument, but I guess it helped clear the air between us ما دعوای بزرگی داشتیم، اما حدس میزنم که به بهتر شدن اوضاع بین ما کمک کرد
نكاتی در مورد هجی افعال ing دار
افعالی که به يک e ختم میشوند، آن e حذف میشود: come, coming take, taking write, writing ولی در مورد افعالی که به ee ختم میشوند، اين قاعده صدق نمیکند: agree, agreeing see, seeing در افعال يک بخشی (يک هجايی) که دارای يک حرف صدادار و يک حرف بیصدا میباشند، حرف بیصدای آخر تکرار […]
اصطلاح «آدم پوست کلفت»
Thick-skinned person پوست کلفت. آدم با ظرفیت. کسی که ناراحت نمیشه از انتقاد یا شوخی. He is so thick-skinned. I criticized his presentation point-by-point, essentially tearing him [it] apart [to shreds], but he took it so well and said he would send me a revision by next week او خیلی پوست کلفت است. من از […]
افعال عبارتی با Make(1)
Make a decision تصمیم گرفتن Make a prediction پیش بینی کردن Make an excuse عذر خواستن Make a war جنگ کردن Make a peace صلح کردن Make a speech سخنرانی کردن Make fun of تمسخر کردن Make progress پیشرفت کردن Make friends دوست شدن Make a noise سر و صدا کردن Make trouble مشکل درست […]
Lifeblood به چه معناست؟
Lifeblood = most essential لازم و حیاتی/ عامل حیاتی He is the essence, the lifeblood, the very marrow of the team او جوهره، خون حیاتی و مغز تیم است the movement of coal was the lifeblood of British railways حرکت زغال سنگ عامل حیاتی راه آهن بریتانیا بود What gives the series lifeblood is […]
Tuesday, 3 December , 2024