بایگانی‌های الفبای زبان - صفحه 10 از 185 - الفبای زبان
اصطلاح اسلنگ «فلان چیز حالمو گرفت» 11 شهریور 1403

اصطلاح اسلنگ «فلان چیز حالمو گرفت»

bum someone out [US, slang] فلان چیز حالمو گرفت!/زد تو پَرم! syn=to make someone feel sad, annoyed or disappointed اصطلاح to bum someone out یعنی کسی رو ناراحت، ناامید و آزرده‌خاطر کردن ولی چون این اصطلاح تو دسته اسلنگ‌ها (slang) یا همون اصطلاحات خیلی عامیانه و کوچه‌بازاری قرار میگیره باید یه معادل خیلی عامیانه براش […]

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۶۴) 10 شهریور 1403

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۶۴)

Dream so big they call you crazy اينقدر روياهاى بزرگى داشته باش که همه بهت بگن ديونه . The distance between dreams and reality is called action فاصله ى بين رويا و واقعيت ، اسمش اقدام هست . The future belongs to those who believe in the beauty of their dreams آينده متعلق به كسانى […]

۲ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ «ناشی بازی درآوردن!» به انگلیسی 10 شهریور 1403

۲ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ «ناشی بازی درآوردن!» به انگلیسی

Serves you right حقته!   He hit me! – It serves you right او مرا زد- حقته!   I hear his wife is divorcing him. It serves him right after the way he’s treated her شنیده ام همسرش از او طلاق می گیرد. بعد از رفتاری که با او داشته است ، این حرکت حقشه! […]

فعل عبارتی «Argue down» 10 شهریور 1403

فعل عبارتی «Argue down»

 فعل عبارتی (phrasal verb) Argue down به معنای “شکست دادن کسی در بحث و جدل” است. syn  :  Beat someone in a debate=discussion or argument=To win an argument The teacher tried to argue the girl down, but she couldn’t معلم سعی کرد تا در بحث دختر را شکست دهد، اما موفق نشد. His wife argued […]

واژه «old hand» به چه معناست؟ 08 شهریور 1403

واژه «old hand» به چه معناست؟

Old hand ماهر؛ کار کشته، با تجربه   I am an old hand on these occasions من تو این جور مواقع کار کشته ام   I am becoming something of an old hand at these debates من در این نوع مناظره ها به یه کار کشته/ ماهر تبدیل می شوم    

اصطلاح «گردن گیری» به انگلیسی 08 شهریور 1403

اصطلاح «گردن گیری» به انگلیسی

I take the blame من تقصیر رو به گردن می‌گیرم / تقصیر را گردن گرفتن   If anything goes wrong, I’ll take the blame اگر مشکلی پیش بیاید، من مقصر هستم    I’m afraid there was a failure of communication and I take the blame for that من می ترسم در ارتباط با شکست مواجه […]

تعدادی عبارت کاربردی با فعل «make» 08 شهریور 1403

تعدادی عبارت کاربردی با فعل «make»

make money پول درآوردن make the most of (something) بهترین استفاده را از چیزی بردن make somebody nervous کسی را عصبی کردن make noise سر و صدا کردن make peace صلح ایجاد کردن make a phone call (to) به کسی تلفن زدن make plans (to do sth)   برنامه ریختن  

 چند اصطلاح انگلیسی موقع خرید کردن (۱۳) 07 شهریور 1403

 چند اصطلاح انگلیسی موقع خرید کردن (۱۳)

   ?Is this on sale تخفیف خورده؟  ?Can I return this میتونم پسش بدم؟  ?Can I try it on میتونم پرو کنمش؟  ?Is tax included آیا مالیاتش حساب شده؟

کاربرد عبارت «I can’t help doing sth» برای چیست؟ 07 شهریور 1403

کاربرد عبارت «I can’t help doing sth» برای چیست؟

وقتی میخواهیم بگوییم نمیشه جلوی یه چیزی رو بگیری از عبارت I can’t help doing sth استفاده می کنیم.   I can’t help crying نمی تونم جلوی گریه ام رو بگیرم.   I can’t help eating نمی تونم جلوی خوردنم رو بگیرم.

فعل Mull over به چه معناست؟ 07 شهریور 1403

فعل Mull over به چه معناست؟

I need a few days to mull things over before I decide