قواعد جمع بستن اسم ها درانگلیسی (اسامی بیقاعده)
در حالت عادی به برخی کلمات برای جمع بستن آنها کافی است -s یا -es را بیافزاییم تا آنها جمع بسته شوند. مثال: bag=bags house=houses اما برای برخی اسامی این روش جواب نمی دهد . رایج ترین اسامی بیقاعده را در لیست زیر مشاهده میکنید: جمع <= مفرد woman => women man => men child […]
انتشار دفتر غزلهای قربان ولیئی منتشر شد
دفتر غزلهای قربان ولیئی با عنوان «مجموع پریشانی» منتشر شد. به گزارش الفبای زبان، این کتاب مجموعه غزلهای قربان ولیئی از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۳ است که در ۲۶۶ صفحه رقعی به تازگی از سوی نشر نیستان به بازار کتاب عرضه شده است. این غزلها پیش از این در ۴ کتاب «ترنم داوودی سکوت»، «باید […]
نمونه مکالمه انگلیسی در هواپیما
?Can i have a pillow میتونم یه بالش داشته باشم؟ ?can i have a blanket میتونم یه پتو داشته باشم؟ ?can i have a pair of headphones میتونم یه هدفون داشته باشم؟ ?could i have some water میتونم یه مقدار آب داشته باشم؟ ?Could i have some extra napkins میشه […]
واژه خودسِتایی +۲ واژه دیگر
hackles سیخ شدن موهای بدن(از ترس یا خطر) synonyms: dander choler anger irritability the dog continued to growl, its hackles raised سگ به غر زدن ادامه داد، موهای تنش سیخ شد lucent= softly bright or radiant تابناک، روشن و شفاف :synonyms aglow lambent luminous bright the moon was lucent in the background ماه در […]
واژه «abyss»
abyss گودال/ گودال عمیق /خلیج/هر چیز بی انتها و بی نهایت a rope led down into the dark abyss طنابی به گودال تاریک منتهی شد the abyss of their grief and sorrow ورطه /بی نهایتی از غم و اندوه
واژه «Defunct» +مترادف ها
defunct= inactive منسوخ شده/ منقرض شدن/ نخ نما شدن :Synonyms of defunct extinct vanished expired gone departed bygone obsolete done مثال ها: members of a now defunct communist organization اعضای یک سازمان کمونیستی که اکنون منحل شده است. wrote for a magazine that is now defunct نوشتن برای مجله الان دیگه منسوخ شده است She […]
واژه «Careen»
careen =move headlong at high speed این واژه دو معنی دارد یک یبه معنای دیوانه وار رانندگی کردن/ با سرعت راندن/خارج از کنترل دیگری به معنای کشتی را روی ساحل به پهلو خواباندن یا کج کردن چیزی the train careened out of control قطار با سرعت زیادی که داشت از کنترل خارج شد High waves […]
واژه ای برای «وادار کردن/موظف بودن»
oblige=make someone legally or morally bound to an action or course of action مجبور کردن/ وادار ساختن اخلاقی یا قانونی/موظف بدون طبق قانون Her job obliges her to work overtime and on weekends شغل او او را مجبور می کند که اضافه کاری و در آخر هفته ها کار کند They asked for food and […]
واژه «Banquet» به چه معناست؟
banquet=a ceremonial dinner party for many people ضیافت های بزرگ مثل عروسی و کنفرانس Banquet hall سالن ضیافت/ تالار ضیافت و مهمانی they held a banquet in his honour به افتخار او ضیافتی برپا کردند a lavish five-course banquet یک ضیافت مجلل پنج نفره the wedding banquet was lovely ضیافت عروسی دوست داشتنی بود […]
نام برخی از حشره ها
Cocoon………………..…….پیله Butterfly………………….پروانه Dragonfly………..….سنجاقک Cricket………….…….جیرجیرک Grasshopper………..…….ملخ Mantis………….…..….آخوندک Scorpion………………….عقرب Cockroach….…..…….سوسک Termite………………….موریانه Mosquito……………..…….پشه Ladybug………….کفش دوزک Centipede………….…….هزارپا
Saturday, 18 January , 2025