بایگانی‌های الفبای زبان vocabulary - صفحه 10 از 15 - الفبای زبان
واژه «Elliptical» 02 مرداد 1403

واژه «Elliptical»

Elliptical  (adj)=oval; ambiguous, either purposely or because key words have been left out بیضی شکل، بیضی؛ مبهم، گنگ؛ فشرده، موجز، کوتاه؛ (دستور) (عبارت) حذف دار، دارای حذف؛ (اجزای جمله) مستتر، مقدر، محذوف، افتاده An elliptical billiard ball wobbles because it is not perfectly round; an elliptical remark baffles because it is not perfectly clear یک […]

واژه «Dowdy» 02 مرداد 1403

واژه «Dowdy»

Dowdy =slovenly; untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.

۴ اصطلاح کاربردی/ Dig deep به چه معناست؟ 02 مرداد 1403
Read the room چطور؟

۴ اصطلاح کاربردی/ Dig deep به چه معناست؟

Read the room شرایط رو درک کن Can I bum a cigarette یه نخ سیگار میدی Dig deep تلاشتو بکن Live and learn درس عبرت شد برات

واژه «Domineer» 02 مرداد 1403

واژه «Domineer»

 Domineer =rule over tyrannically تحکم کردن، سلطه جویی کردن، مستبدانه حکومت کردن Students prefer teachers who guide, not ones who domineer دانش‌آموزان معلمانی را ترجیح می‌دهند که راهنمایی کنند، نه معلمانی که تحکم می کنند.

بررسی چند لغت ساده و معادل پیشرفته آن 31 تیر 1403
mellifluous & ebullient؛

بررسی چند لغت ساده و معادل پیشرفته آن

Basic ————-Advance Harmful —-pernicious=مخرب زیانبار، تباه‌کننده indescribable —-ineffable=وصف نکردنی، غیرقابل توصیف، بر زبان نیاوردنی Sleep —-soporific=خواب آور/ کسل کننده Radiant —- Luminous=درخشان پرنور Musical —mellifluous=صدای آرام و دل‌نشین Enthusiastic —-ebullient=پراشتیاق پرشور، پرذوق Chance —-Serendipity=نیک بختی، خوشبختی، شانس/ اقبال Healthful —Salubrious=سودمند، سازگار، گوارا، سالم Passing —-Ephemeral=بی‌دوام زودگذر، ناپایدار excellent—-Resplendent=درخشان، پرشکوه، خیره کننده، فروزان Luxurious—-Opulent=گرانمایه مجلل، وافر، […]

 چند اصطلاح برای اظهار همدردی در انگلیسی 31 تیر 1403

 چند اصطلاح برای اظهار همدردی در انگلیسی

I’m terribly sorry ‎ واقعا متاسفم I try to make it up ‎ سعی می کنم جبران کنم no offense ‎ منظور بدی نداشتم. None taken ‎ من هم به دل نگرفتم. Don’t mention it ‎ اصلا حرفش رو هم نزن. No sweat man ‎ بی خیال بابا! Don’t put yourself through hell ‎ به […]

 ۲۶ صفت برای تمجید کردن و تعریف کردن از چیزی 31 تیر 1403

 ۲۶ صفت برای تمجید کردن و تعریف کردن از چیزی

Great عالی/ خیلی خوب Eye-opening حیرت انگیز Magnificentبا شکوه و مجلل Superb عالی Gorgeous زیبا و مجلل Exquisite نفیس Elegant زیبا و برازنده Stunning زیبا و شگفت آور Fantastic خارق العاده Wonderful شگفت اور Splendid باشکوه ،باجلال ،عالى Excellent عالی Amazing متحير کننده ،شگفت انگيز Incredible باور نکردن Awesome خیلی پر ابهت Fabulous شگفت آور […]

۴ اصطلاح کاربردی / مفید و مختصر / باحال بود! 30 تیر 1403

۴ اصطلاح کاربردی / مفید و مختصر / باحال بود!

 Short and sweet مفید و مختصر   Can’t complain    شکر، میگذرونم!   That’s a good one    باحال بود!   Thank you in advance   پیشاپیش ازت ممنونم!

واژگان مربوط به بیمارستان (۱۰) 18 تیر 1403

واژگان مربوط به بیمارستان (۱۰)

headache سردرد anemiaکم خوني bloodshed خونريزي fever تب heart ache قلب درد heat stroke گرما زدگي hypertension فشار خون vomiting تهوع Diarrheaاسهال Hangover سرگیجه Nausea تهوع Vomit استفراغ Asthma آسم Twist پیچ خوردگی Bruise کبود Inflammation تورم Swelling Swallow متورم Wounded زخمی Injured مجروح Burn سوختگی Cut بریدگی Fracture شکستگی Nose bleed خون دماغ Amputation […]

«اسماعیل کاداره»، غول ادبیات آلبانی درگذشت 12 تیر 1403

«اسماعیل کاداره»، غول ادبیات آلبانی درگذشت

«اسماعیل کاداره»، غول ادبیات آلبانی درگذشت. به گزارش الفبای زبان به نقل از ایسنا، «اسماعیل کاداره»،‌ نویسنده آلبانیایی که بیش از ۶۰ سال در حوزه شعر و ادبیات داستانی فعالیت داشت، در سن ۸۸ سالگی درگذشت. «گاردین»‌ نوشت، به گفته ناشر آثار «کاداره» این نویسنده در روز دوشنبه و پس از انتقال به بیمارستان درگذشت. […]