بایگانی‌های اصطلاح و عبارات - صفحه 10 از 13 - الفبای زبان
واژگان ضروری(۹۱) 05 دی 1402

واژگان ضروری(۹۱)

Whisper نجوا کردن ، پچ پچ کردن Concentration تمرکز cockiness گستاخی، خودنمایی conceit خودبینی، غرور، استعاره hauteur بزرگی، بزرگ منشی، ارتفاع، غرور hubris غرور، گستاخی pride مباهات، بهترین، سربلندی، برتنی، فخر، افاده، غرور، تکبر، سبب مباهات، تفاخر کردن vainglory لاف، گزاف، خودستایی، غرور، فیس vanity بادسری، بطالت، بیهودگی، پوچی، غرور، خودبینی

انواع امتحان در زبان انگلیسی 04 دی 1402

انواع امتحان در زبان انگلیسی

Test امتحان Exam آزمون Quiz آزمون کوتاه Final امتحان نهایی Midterm امتحان میان ترم Oral exam امتحان شفاهی Written exam امتحان کتبی Practical exam امتحان عملی Mock exam امتحان آزمایشی

اصطلاح «IN A RUSH» به چه معناست؟ 02 دی 1402

اصطلاح «IN A RUSH» به چه معناست؟

  In a rush= having very little time =  very busy or rushed   داشتن زمان بسیار کم (برای انجام کاری یا بودن در جایی). خیلی شلوغ یا عجله ای ?Sorry, I’m in a rush. Could we do this interview tomorrow ببخشید من عجله دارم میشه فردا این مصاحبه رو انجام بدیم   He was […]

چند واژه درباره جاسوسی 08 آذر 1402

چند واژه درباره جاسوسی

clandestine مخفی- سری human sources جاسوسها  electronic sources of espionage جاسوسی از طریق شنود، ویروس و غیره espionage جاسوسی espionage service سرویس جاسوسی

اصطلاح «Fall behind» 08 آذر 1402

اصطلاح «Fall behind»

Fall behind = Get behind عقب افتادن، عقب ماندن To lag, to fail to keep up  Eve fell behind in her studies and finally had to drop out of school  ایو در درس‌هایش عقب افتاد و سرانجام مجبور شد ترک تحصیل کند  If you get behind in your car payments, the finance company may repossess […]

واژگان ضروری پیشرفته (۳)(تافل) 06 آذر 1402

واژگان ضروری پیشرفته (۳)(تافل)

aptly بطورمناسب، ازروی لیاقت، مستعدانه demonstration نمایش، تظاهرات، نشان دادن deviate منحرف شدن، پرت شدن، انحراف ورزیدن ingredients مواد تشکیل دهنده، اجزاء involuntarily بی اختیار، بدون اراده، بطور غیر ارادی marvel معجزه، اعجاز، تعجب، شگفتی moderate متوسط، معتدل، میانه، متعادل، مناسب motivate تحریک کردن، برانگیختن، تشویق کردن odd عجیب و غریب، غیرعادی، فرد profuse فراوان، […]

برخی اصطلاحات مربوط به رانندگی 06 آذر 1402

برخی اصطلاحات مربوط به رانندگی

مراقب حیوانات باشید  Beware of the animals احتیاط  Caution خطر مرگ Danger of death دور زدن ممنوع No U – Turn توقف ممنوع No waiting ممنوع Forbidden خیابان یک طرفه One – way street ورود ، راه ورود entrance خروج ، راه خروجی exit ورود آزاد است Free admittance ورود ممنوع admittance forbidden جاده اختصاصی […]

Get the hell out of here 13 آبان 1402

Get the hell out of here

Get the hell out of here برو گم شو، گورت رو گم کن؛ گور (خود را) گم کردن، رفتن گم شدن  They must pack up and get the hell out of here  باید اسباب‌هایشان را جمع کنند و بروند گم شوند.    Let’s get the ball out of here, before any shooting starts بهتر است […]

Long story short 23 مهر 1402

Long story short

Long story short خلاصه داستان/ مفید و مختصر گویی در زبان بریتیش برای اینکه مختصر گویی کنیم و بحث را خلاصه و مفید کنیم از این اصطلاح استفاده می کنیم. در انگلیسی آمریکایی برای این اصطلاح to make a long story short را استفاده می کنیم. to make a long story short

اصطلاح جبران می کنم 23 مهر 1402

اصطلاح جبران می کنم

come clean with me با من رو راست باش I will make amends جبران می کنم