واژگان ضروری(۹۱)
Whisper نجوا کردن ، پچ پچ کردن Concentration تمرکز cockiness گستاخی، خودنمایی conceit خودبینی، غرور، استعاره hauteur بزرگی، بزرگ منشی، ارتفاع، غرور hubris غرور، گستاخی pride مباهات، بهترین، سربلندی، برتنی، فخر، افاده، غرور، تکبر، سبب مباهات، تفاخر کردن vainglory لاف، گزاف، خودستایی، غرور، فیس vanity بادسری، بطالت، بیهودگی، پوچی، غرور، خودبینی
انواع امتحان در زبان انگلیسی
Test امتحان Exam آزمون Quiz آزمون کوتاه Final امتحان نهایی Midterm امتحان میان ترم Oral exam امتحان شفاهی Written exam امتحان کتبی Practical exam امتحان عملی Mock exam امتحان آزمایشی
اصطلاح «IN A RUSH» به چه معناست؟
In a rush= having very little time = very busy or rushed داشتن زمان بسیار کم (برای انجام کاری یا بودن در جایی). خیلی شلوغ یا عجله ای ?Sorry, I’m in a rush. Could we do this interview tomorrow ببخشید من عجله دارم میشه فردا این مصاحبه رو انجام بدیم He was […]
چند واژه درباره جاسوسی
clandestine مخفی- سری human sources جاسوسها electronic sources of espionage جاسوسی از طریق شنود، ویروس و غیره espionage جاسوسی espionage service سرویس جاسوسی
اصطلاح «Fall behind»
Fall behind = Get behind عقب افتادن، عقب ماندن To lag, to fail to keep up Eve fell behind in her studies and finally had to drop out of school ایو در درسهایش عقب افتاد و سرانجام مجبور شد ترک تحصیل کند If you get behind in your car payments, the finance company may repossess […]
واژگان ضروری پیشرفته (۳)(تافل)
aptly بطورمناسب، ازروی لیاقت، مستعدانه demonstration نمایش، تظاهرات، نشان دادن deviate منحرف شدن، پرت شدن، انحراف ورزیدن ingredients مواد تشکیل دهنده، اجزاء involuntarily بی اختیار، بدون اراده، بطور غیر ارادی marvel معجزه، اعجاز، تعجب، شگفتی moderate متوسط، معتدل، میانه، متعادل، مناسب motivate تحریک کردن، برانگیختن، تشویق کردن odd عجیب و غریب، غیرعادی، فرد profuse فراوان، […]
برخی اصطلاحات مربوط به رانندگی
مراقب حیوانات باشید Beware of the animals احتیاط Caution خطر مرگ Danger of death دور زدن ممنوع No U – Turn توقف ممنوع No waiting ممنوع Forbidden خیابان یک طرفه One – way street ورود ، راه ورود entrance خروج ، راه خروجی exit ورود آزاد است Free admittance ورود ممنوع admittance forbidden جاده اختصاصی […]
Get the hell out of here
Get the hell out of here برو گم شو، گورت رو گم کن؛ گور (خود را) گم کردن، رفتن گم شدن They must pack up and get the hell out of here باید اسبابهایشان را جمع کنند و بروند گم شوند. Let’s get the ball out of here, before any shooting starts بهتر است […]
Long story short
Long story short خلاصه داستان/ مفید و مختصر گویی در زبان بریتیش برای اینکه مختصر گویی کنیم و بحث را خلاصه و مفید کنیم از این اصطلاح استفاده می کنیم. در انگلیسی آمریکایی برای این اصطلاح to make a long story short را استفاده می کنیم. to make a long story short
اصطلاح جبران می کنم
come clean with me با من رو راست باش I will make amends جبران می کنم
Sunday, 24 November , 2024