بایگانی‌های اصطلاحات پرکاربرد زبان - صفحه 2 از 33 - الفبای زبان
عبارات معادل my darling 27 آذر 1403

عبارات معادل my darling

My sweet heart عزیزدلم My darling محبوبم My soulmate دلبرم My beloved معشوقم My sweetie عزیزم My dearest one عزیزترینم My other half نیمه دیگرم My better half نیمه بهترم Honey عسلم

عبارت « walk of life» به چه معناست؟ 26 آذر 1403

عبارت « walk of life» به چه معناست؟

walk of life عبارت قابل شمارش walk of life به موقعیتی که یک فرد در جامعه دارد، به ویژه نوع شغلی که دارد اشاره می کند. به مثال های زیر توجه کنید: from every walk of life/from all walks of life Members of the gym include lawyers, teachers, plumbers, and hairdressers – people from all […]

اشتباه رایج Investigate vs Investigation 26 آذر 1403

اشتباه رایج Investigate vs Investigation

کلمه‌ی investigate بدون حرف اضافه استفاده می‌شود.این واژه به معنای بررسی کردن/ تحقیق کردن/ بازرسی کردن است. investigate sth   The cause of the accident is still being investigated علت حادثه همچنان در حال بررسی است. اما کلمه‌ی investigation همراه با حرف اضافه‌ی into بکار می‌رود. investigation into sth   The army is conducting its […]

 چند تا اصطلاح کاربردی با Breath 24 آذر 1403

 چند تا اصطلاح کاربردی با Breath

take a breath نفس بکش let your breath out نفستو بده بیرون hold your breath نفستو حبس کن be out of breath نفس کسی گرفته (مثلا: نفسم گرفته) be short of breath تنگی نفس داشتن Don’t waste your breath بحث بیخودی نکن

۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ سَرسَری کاری کردن 20 آذر 1403

۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ سَرسَری کاری کردن

He left for good   برای همیشه رفت! Wrap up=Cover in paper=Dress warmly دور چیزی کاغذ پیچیدن، لباس گرم پوشیدن‌ They wrapped up the presents then put a ribbon around them آنها هدیه ها را کادوپیچ کردند و دورشان روبان پیچیدند. half-assed سرسری کاری کردن/ نیمه نصفه I don’t do anything half-assed     هیچ […]

The match was drawn/ یکی از کاربردهای Draw 17 آذر 1403

The match was drawn/ یکی از کاربردهای Draw

The match was drawn They drew at 2_2 بازی مساوی شد آنها در ۲_۲ مساوی کردند a drawn game: The match ended in a draw یک بازی مساوی: بازی با تساوی به پایان رسید a drawn game The match ended in a draw این دیدار با تساوی به پایان رسید a car draw قرعی کشی […]

اصطلاحات انگلیسی مرتبط با رانندگی 14 آذر 1403

اصطلاحات انگلیسی مرتبط با رانندگی

  Hop in بپر بالا، سوارشو! Speed up تند برو! Step on it گاز بده! Overtake سبقت بگیر! Pull over بزن کنار!

۳ اصطلاح کابردی/ «you rock» به چه معناست؟ 12 آذر 1403

۳ اصطلاح کابردی/ «you rock» به چه معناست؟

way to go ایول دمت گرم you nailed it ترکوندی it was heaven محشر بوی you rock تو فوق العاده ای

چند عبارت انگلیسی برای گفتن «هر جور مایلی…» 10 آذر 1403

چند عبارت انگلیسی برای گفتن «هر جور مایلی…»

Suit yourself As you please As you wish Do what you want at your convenience as you see fit anything you want anything you like as much as you like

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۸۵) 10 آذر 1403

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۸۵)

𝑺𝒐𝒎𝒓𝒕𝒊𝒎𝒆𝒔 𝒊𝒕 𝒕𝒂𝒌𝒆𝒔 𝒕𝒉𝒆 𝒘𝒐𝒓𝒔𝒕 𝒑𝒂𝒊𝒏 𝒕𝒐 𝒃𝒓𝒊𝒏𝒈 𝒂𝒃𝒐𝒖𝒕 𝒕𝒉𝒆 𝒃𝒆𝒔𝒕 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒈𝒆 گاهی‌ اوقات‌ باید بدترین‌ دردها رو‌ بکشی‌ تا بهترین‌ تغییرها رو‌ تجربه‌ کنی… If you want to achieve greatness stop asking for permission اگر خواهان رسیدن به بزرگی هستی منتظر اجازه اش نباش! To live a creative life, we must lose our fear […]