بایگانیهای اصطلاحات و عبارات انگلیسی - الفبای زبان
چند واژه متضاد (۷)
Bottom /Top پایین /بالا intelligent/stupidباهوش/احمق wet/dryمرطوب/خشک heavy/light سنگین/سبک hard/softسخت/نرم weak/strongضعیف/قوی rich/poorثروتمند/فقیر young/old جوان/ پیر present/ absent حاضر/غایب Build /Destroy ساختن/ خراب کردن Callous /Sensitive بی احساس/ حساس Domestic/ Foreign داخلی/ خارجی
لغات ضروری در توصیف اشخاص (۱)
sassy=cheeky آدم پرو toxic آدمی با افکار سمی delusional آدم متوهم denial کسی که گردن گیرش ضعیفه/ منکر همه چیز میشود high-maintenance فرد پر توقع/ (در مورد اشیا می توان به مراقبت بیش از اندازه اشاره کرد)
اصطلاح wet blanket به چه معناست؟
wet blanket=pain in the neck آدم تو مخی، اعصاب خرد کن a person who spoils other’s fun کسی که همیشه به خوشی دیگران گند می زند مثال my father is a wet blanket
Friday, 1 November , 2024