بایگانی‌های اصطلاحات ضروری 504 - صفحه 10 از 55 - الفبای زبان
اصطلاح «as Clear as mud» به چه منظور است؟ 26 اردیبهشت 1403

اصطلاح «as Clear as mud» به چه منظور است؟

as Clear as mud=Not clear at all= not easy to understand واژه mud یعنی لجن/ تیره. و این اصطلاح به این معنی است که مثل لجن تیره و نامشخص است پس یعنی چیزی که خیلی مشخص نباشه و فهمش سخت باشه/ مبهم/ غیرواضح   He’s a great scientist, but I find his explanation of bacteria […]

اصطلاح «شایعه شده که…» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «شایعه شده که…»

It’s rumored that شایعه شده که …. It’s rumored that she went bankrupt شایعه شده که اون ورشکسته شده. It’s rumored that they are getting married شایعه شده که اونا دارن ازدواج می‌کنن.    She accused him of starting rumors about her. Ever since his sudden resignation, rumors have been flying    او را به […]

اصطلاح «a feast for the eyes» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «a feast for the eyes»

a feast for the eyes چشم نواز/ دلربا/جذاب An especially attractive, pleasing, or remarkable sight or visual experience His newest film has such lush cinematography that it is truly a feast for the eyes جدیدترین فیلم او چنان فیلمبرداری پرآذینی دارد که واقعاً چشم نواز و زیبا است There are so many wonderful displays, pictures, […]

چند اصطلاح کاربردی/ اصطلاح «من همینم که هستم» 22 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ اصطلاح «من همینم که هستم»

but no but اما و اخه ندارره for no reason همینجوری you look fishy مشکوک میزنی its as A B C خیلی راحته i am as i am من همینم که هستم

چند اصطلاح کاربردی/ He doesn’t lift a finger 22 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ He doesn’t lift a finger

He doesn’t lift a finger  دست به سیاه وسفید نمی زنه Put it down to your experience بزار به حساب تجربه ات kick a habit  ترک کردن عادت I saw a saw that saw a saw  من دیدم که ارّه ای، ارّه ای را اره کرد. (دست بالای دست بسیار است)

 اصطلاح See eye to eye 19 اردیبهشت 1403

 اصطلاح See eye to eye

 اصطلاح See eye to eye توافق نظر داشتن تفاهم داشتن  My cousin and I don’t see eye to eye about our children’s education من و پسرخاله‌م در مورد تحصیلات بچه هامون باهم موافق نیستیم.  The boss and I don’t always see eye to eye من و رییس همیشه باهم موافق نیستیم.  They finally saw eye […]

اصطلاح «Storm in a teacup» 18 اردیبهشت 1403

اصطلاح «Storm in a teacup»

Storm in a teacup (UK idiom) عصبانیت یا واکنش شدید نسبت به مسئله‌ای بی‌اهمیت نگرانی یا ناراحتی شدید نسبت به مسئله‌ای بی‌اهمیت/خشم یا هیجان شدید در مورد یک موضوع بی اهمیت. A small event that has been exaggerated out of proportion The whole controversy turned out to be a storm in a teacup تمام بحث […]

جملات و اصطلاحات پر کاربرد(۱۰۸)/ What I say goes 17 اردیبهشت 1403

جملات و اصطلاحات پر کاربرد(۱۰۸)/ What I say goes

 Word travels fast خبرا زود می پیچه !  What is done is done کاریه که شده !  What I say goes حرف حرف منه !  ?What’s your deal فازت چیه ؟  Have your cake and eat it هم خدا و هم خرما را خواستن ! You can’t milk a bull هی میگم نره میگه بدوش […]

چند اصطلاح کاربردی/ get a nose job 16 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ get a nose job

He’s hard of hearing گوشش سنگینه You get a nose job بینیت رود عمل کردی I want to wax my legs می‌خوام اپیلاسیون کنم I’m on leave تو مرخصی هستم It applies to everyone این در مورد همه صدق می‌کنه Apply for university درخواست برای دانشگاه I always keep my word من همیشه سر قولم […]

اصطلاح «به ته خط رسیدن»/ «یه خروار بدهی داشتن» 16 اردیبهشت 1403

اصطلاح «به ته خط رسیدن»/ «یه خروار بدهی داشتن»

I’ve hit rock bottom=the lowest possible level به ته خط رسیدم/ به بن بست خوردن   When my girlfriend asked me to move out of our flat and end our relationship, I hit rock bottom وقتی دوست دخترم از من خواست که از آپارتمانمان بیرون بروم و به رابطه مان پایان بدهم، من بن بست […]