بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 9 از 75 - الفبای زبان
اصطلاح Clear as mud 16 تیر 1403

اصطلاح Clear as mud

Clear as mud=very difficult to understand : not clear at all غیرقابل فهم/مبهم/ گیج و گنگ The computer manual was as clear as mud, so we stopped reading it دفترچه راهنمای کامپیوتر اصلا قابل فهم نبود، بنابراین ما خواندن آن را متوقف کردیم mud= گل و لای

go around in circles 16 تیر 1403

go around in circles

go around in circles به دور خود چرخیدن/ درجا زدن/ The discussion kept going around in circles این بحث بدون هیچ نتیجه ای ادامه داشت

اصطلاح bad temper 16 تیر 1403

اصطلاح bad temper

He became bad-tempered and we argued constantly

اصطلاح افشاگری و علنی کردن چیزی 16 تیر 1403

اصطلاح افشاگری و علنی کردن چیزی

blow the whistle on someone Pull the rug from under someone=to sell somebody down the river افشاگری/ علنی کردن چیزی He blew the whistle on the corruption in the company او فساد در شرکت را افشاگری کرد. They were fired from their jobs after blowing the whistle on the poor management of money in the […]

برای گفتن «همش/ مُدام» در یک جمله از چه عبارتی استفاده کنیم؟ 12 تیر 1403

برای گفتن «همش/ مُدام» در یک جمله از چه عبارتی استفاده کنیم؟

وقتی می‌خوایم به دنباله دار بودن چیزی اشاره کنیم، از الگوی keep استفاده می‌کنیم He keeps calling me مدام بهم زنگ می‌زنه. She keeps nagging مدام غر می‌زنه. You keep trying to distract me مدام سعی می‌کنی حواسمو پرت کنی. I keep forgetting your name مدام اسمت یادم می‌ره.

اصطلاح اسلنگ «Knock it off» به چه معناست؟ 11 تیر 1403

اصطلاح اسلنگ «Knock it off» به چه معناست؟

Knock it off=stop it= lay off بسه دیگه / تمومش کن /بس کن   Oh, knock it off Alex, I’m really not in the mood for your jokes اوه، بس کن الکس، من واقعا حوصله شوخی هایت را ندارم   You’re making so much noise I can’t concentrate If you don’t knock it off, I’m […]

اصطلاح سوت و کور 09 تیر 1403

اصطلاح سوت و کور

silent as the grave=Saying absolutely nothing=Totally silent ساکت مقل گورستان/ سوت و کور/ knew something was wrong when I walked into the meeting room and all the members of the board were silent as the grave وقتی وارد اتاق جلسه شدم و همه اعضای هیئت مدیره مثل قبر ساکت/ سوت و کور بودند، می دانستم […]

اصطلاح به هر دری زدن! 09 تیر 1403

اصطلاح به هر دری زدن!

Leave no stone unturned به هر دری زدن، از هیچ تلاشی دریغ نکردن He left no stone unturned to find the criminal او برای پیدا کردن مجرم از هیچ تلاشی دریغ نکرد.

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۵۰) 06 تیر 1403

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۵۰)

You can not lead a battle if you think you look silly on a horse هرگز نميتونى در ميدان نبرد پيروز شوى اگر دائما به اين فكر كنى كه روى اسب مسخره به نظر مياى . It’s never too late to make a fresh start with God براى يک شروع تازه با خدا، هرگز دير […]

اصطلاح «down for the count» 04 تیر 1403

اصطلاح «down for the count»

down for the count=Defeated, finished, doomed شکست خورده، تسلیم شدن، محکوم به فنا   اگر این اصطلاح را کلمه‌به‌کلمه ترجمه کنیم، یعنی «افتاده در انتظار شمارش». این اصطلاح به ورزش‌های رزمی اشاره دارد؛ زمانی که یکی از دو طرف مبارزه روی خاک افتاده است و ۱۰ شماره فرصت دارد تا بلند شود و در غیر […]