بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 53 از 75 - الفبای زبان
درباره Used to 24 تیر 1402

درباره Used to

اگر به همراه فعل to be بیاید به معنای عادت داشتن هست که بعد از آن باید به فعل ing بدهیم. She is used to getting up earlyاو عادت دارد صبح زود از خواب بلند شود. اگر used to بدون فعل to be بیاید به معنی “قبلا- سابقا- پیش از این” هست که برای بیان […]

تفاوت Kind & Type 24 تیر 1402

تفاوت Kind & Type

کلمه type (of) : به نوع به ویژگی یا صفات مشخصی اشاره دارد. به معنای دیگر گروه و دسته بندی بزرگتر استفاده می شود. با حرف اضافه “of” می آید. معنی معادل آن می تواند style of باشد. از کلمه type به صورت کلی غیررسمی و مبهم می توانیم استفاده کنیم نه نوع مشخصی از […]

مکالمه شماره (۶) 24 تیر 1402

مکالمه شماره (۶)

.Ali: Hey, Niloo علی: هی ، نیلو؟ .Niloo: Oh hey, I didn’t see you there. Did you already get a table نیلو: اوه ، من تو رو اونجا ندیدم. از قبل میز رو گرفتی؟ .Ali: Yeah, right over here علی: آره ، بیا اینجا. .Niloo: I’m glad we had time to meet up نیلو: خوشحالم […]

!xerox 21 تیر 1402

!xerox

Meaning :to photocopy something For example : ?Hey, Judy. Have you xeroxed the report yet How long would it take to xerox fifty pages Origin:from the trade name Xerox, a brand of photocopiers

idiot-box 21 تیر 1402

idiot-box

Slang of the Dayidiot-box Meaning: television, TV For example Hey, you kids! Turn off the idiot-box and go do your homework. After workin’ hard all day, all I wanna do is chill out in front of the idiot-box. Variety: This slang term is typically used in American and Australian English but may be used in […]

Exclamation 21 تیر 1402

Exclamation

علامت تعجب (Exclamation) تعجب عبارت یا کلمه مفرد است که احساسات بیشتری را نسبت به حالت عادی بیان می کند. از علامت تعجب برای بیان بیشتر احساسات استفاده می شود. !Stop!Wow

Be supposed to & Be to 21 تیر 1402

Be supposed to & Be to

Be supposed to & Be to Be supposed رو وقتی به کار میبریم که میخوایم انتظارمون رو نشون بدیم. ?Aren’t you supposed to be at work now الان نباید سرکار باشی؟ اما Be to رو وقتی به کار میبریم که میخوایم دستوری بدیم یا بگیم چه اتفاقی در آینده میوفته. .You are to do your […]

At face value 21 تیر 1402

At face value

At face value As something seems or as one claims it to be معنی اصطلاح: ارزش ظاهری/ بی چون و چرا پذیرفتن/ پذیرفتن چیزی بدون اما و اگر ExampleDon’t take what he says at face value. He’s been known to lie

Draw the line 21 تیر 1402

Draw the line

خط و نشان کشیدن/ حد و مرز تعیین کردن : Draw the line One must draw the line somewhere To decide on a stopping past which you will not let something continue

چند اصطلاح برای اخطار دادن (۱) 20 تیر 1402

چند اصطلاح برای اخطار دادن (۱)

Be preparedآماده باش Be carefulمراقب باش! Watch outمواظب باش! Look outمراقب باش! Look sharpبجنب! Hit the deckآماده ی کار شو. Cautionاحتیاط کن! Take careمراقب باش! Safety firstامنیت مهم تر! Play it safeجانب احتیاط را رعایت کن