بایگانی‌های گرامر زبان انگلیسی - صفحه 35 از 51 - الفبای زبان
Two days away 02 مرداد 1402

Two days away

Two days away is Wednesday دو روز دیگه چهارشنبه است. Two weeks away is winter دو هفته دیگه زمستونه.

مکالمه شماره (۷) 02 مرداد 1402

مکالمه شماره (۷)

You get a great tan شما میتونی افتاب هم بگیری .Tracy : Guess what….I ‘ ve found a summer job?Mark : That ‘s great. Anything interesting.Tracy : Yes, working at an amusement park.Mark : Wow , that sound fantastic?Tracy : So, have you found anythingMark : Nothing yet , but I have a couple of […]

چند اصطلاح کاربردی (۷۹) 31 تیر 1402

چند اصطلاح کاربردی (۷۹)

Are you high? بالایی؟چیزی زدی؟یک اصطلاح عامیانه است که وقتی طرف مقابل چیزی میگه یا یه جوری رفتار میکنه که  انگار حالت طبیعی نیست زبونم بند اومدWords fail me CUT TO THE CHASE vs BEAT AROUND THE BUSH ⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣معنی و معادل اصطلاحCUT TO THE CHASE سر اصل مطلب رفتن، حاشیه نرفتن، صاف سراغ اصل موضوع […]

تفاوت  Between & Among 28 تیر 1402

تفاوت Between & Among

between & among حرف اضافه between به معنی بین دو نفر یا دو چیز among بین چند نفر یا چند چیز بکار می رود sitting between John and Carol نشستن بین جان و کارول The office has two desks with a table between them دفتر دارای دو میز است که یک میز بین آنها قرار […]

چند اشتباهات رایج گرامری (۳) 28 تیر 1402

چند اشتباهات رایج گرامری (۳)

جملات شرطی نوع اول در زبان انگلیسی به جملاتی گفته می‌شود که شرط آنها امکان‌پذیر و به واقعیت نزدیک است.جملات شرطی از دو بند یا clause تشکیل می‌شوند: if clause و main clause. If it rains, I’ll stay at home If it rains (if clause) I’ll stay at home. (main clause) So if you’ll just […]

تفاوت on time & in time 27 تیر 1402

تفاوت on time & in time

اگر کاری را on time انجام دهید، به این معنی است که آن را درست سر وقت انجام می‌دهید؛مثال: The 11.45 train left on timeقطار ۱۱:۴۵ به موقع حركت كرد. مخالف on time کلمه late است اما اگر کاری راin time انجام دهید، معنی آن این است که آن را کمی زودتر از برنامه‌ریزی‌تان انجام […]

فعل marry 27 تیر 1402

فعل marry

فعل marry حرف اضافه ندارد. به معنای ازدواج کردن. I want to marry my cousin می خواهم با دخترعمویم ازدواج کنم. I asked her to marry me ازش درخواست ازدواج کردم. فعل married to نیز به معنای ( ازدواج کردن با … ) می باشد. John got married to Alice جان با آلیس ازدواج کرد. […]

I feel like + (verb-ing) 27 تیر 1402

I feel like + (verb-ing)

از نظر معنایی feel like مشابه want و would like است. بنابراین از فعل like جدا است . این فعل به معنای تمایل به چیزی یا انجام کاری را نشان می دهد. Here you are expressing to someone something you would enjoy doing “I feel like having a snack” “I feel like talking” “I feel […]

درباره deny 26 تیر 1402

درباره deny

به معنی تکذیب کردن،انکار کردن Deny باید با یک مفعول، یک that-clause یا یک فرم -ing دنبال شود. Deny + Gerund (V-ing) The man denied stealing the camera شکل دیگر به کارگیری Deny استفاده از that بعد از deny است. The man denied that he stole the cameraI’ve never denied that there is a housing […]

تفاوت Don’t have to وmustn’t 25 تیر 1402

تفاوت Don’t have to وmustn’t

Don’t have to وmustn’t معني هاي متفاوتي دارند! Don’t have to: يعني نياز نيست كه فلان كار رو انجام بدي مثلا: I don’t have to wear a uniform لازم نيست كه يك لباس فرم بپوشم. اما mustn’t كه مخفف must not است به اين معني است كه شما اجازه نداريد فلان كار را بكنيد! مثال: […]