بایگانی‌های عبارات زبان انگلیسی - صفحه 55 از 91 - الفبای زبان
اصطلاح «dish out» به چه معنی است؟ 10 دی 1402

اصطلاح «dish out» به چه معنی است؟

dish out=put food on to a plate or plates before a meal توزیع کردن؛ سرو کردن غذا اگر چیزی را بین افرادی تقسیم و یا توزیع کنید؛ می‌توانید از فعل dish out برای بیان این کار استفاده کنید علاوه بر موارد فوق، اصطلاح dish it out در محاوره، عامیانه و یا حالت informal و غیررسمی […]

YOLO به چه معناست؟ 05 دی 1402

YOLO به چه معناست؟

YOLO (you only live once) تو فقط یکبار زندگی میکنی از زندگیت لذت ببر abbreviation for you only live once: used, especially on social media, to mean that you should do things that are enjoyable or exciting, even if they are silly or slightly dangerous  

یک عبارت پرکاربرد بریا توصیف اشخاص یا اشیا 05 دی 1402

یک عبارت پرکاربرد بریا توصیف اشخاص یا اشیا

وقتی می خواهید شخص یا چیزی را توصیف کنید، از what…like استفاده کنید نه how.  ?What is Christmas like in France ?What‘s your English teacher like This drawing gives you an idea of what the new shopping complex will be like ?What does it feel like to win an Olympic gold medal ?What do the […]

برخی عبارات مهم تاکیدی 04 دی 1402

برخی عبارات مهم تاکیدی

Above all از همه مهم تر. Obviously آشکارا، معلوم بودن که Clearly وضوح، مسلما Evidently از قرار معلوم، ظاهرا Actually در حقیقت، واقعا In fact در واقع ، در حقیقت certainly به طور مسلم Definitely حتما ، قطعا Extremely بى نهایت ، بسیار Indeed راستی، در واقع Absolutely مسلما، حتمآ Positively قطعا، بي تردید Unquestionably […]

درباره Neither & Nor 04 دی 1402

درباره Neither & Nor

Neither امکان این که به طور همزمان درمورد دوتا چیز یا فرد به صورت منفی اظهار نظر کنیم را به ما می دهد. Neither معمولا قبل از کلمات قابل شمارش مفرد میاد و ازش برای گفتن “هیچ کدوم از دوتا” یا بخوایم ساده‌تر بگیم “نه این و نه این” استفاده می‌کنیم.  Neither Sara nor Nihal […]

درباره Ever since 03 دی 1402

درباره Ever since

Ever since از وقتی که… He’s been depressed ever since he got divorced از وقتی که طلاق گرفته، دچار افسردگی شده. He’s known Sarah ever since they were children از وقتی که بچه بودن، سارا رو می‌شناخته.

حرف اضافه فعل «be careful» 03 دی 1402

حرف اضافه فعل «be careful»

فعل “be careful” به معنی “مراقب بودن” با حرف اضافه “of” و “with” استفاده میشه.مثال: (اشتباه) He is very careful for his health (درست) He is very careful of his health او خیلی مراقب سلامتی خودشه فعل “consist” به معنی “شامل بودن” با حرف اضافه “of” استفاده میشه.مثال: (اشتباه) A year consists from twelve months […]

اصطلاح «به جمع ما خوش آمدی» 02 دی 1402

اصطلاح «به جمع ما خوش آمدی»

Welcome aboard=Welcome to the team=I’m glad you’re joining the team به جمع ما خوش اومدی/ به تیم ما خوش آمدی/ معمولا در تیم های مالی و تجاری مورد استفاده قرار می گیرد. شکل رسمی تر این اصلاح اینگونه است welcome on board Usually, the air hostess, stewards, cabin crew, pilot or conductor will welcome passengers […]

اصطلاح «Getting cold feet» 30 آذر 1402

اصطلاح «Getting cold feet»

Getting cold feet شک کردن در تصمیم انجام کاری. پشمان شدن از انجام کاری. ترسیدن از سختی کار و دچار شک و شبهه شدن The burglar has got cold feet, when the dog started barking وقتی سگ شروع به پارس کرد سارق از انجام کارش دو به شک شد Veronica gets cold feet once again […]

صفت های متضاد در انگلیسی 28 آذر 1402

صفت های متضاد در انگلیسی

صفت های متضاد در انگلیسی  Same = همانند Different = متفاوت  Clean = تمیز Dirty = کثیف  Dry =خشک Wet = خیس  Far = دور Near = نزدیک  Alive = زنده Dead = مرده  Best = بهترین Worst = بدترین  Bitter = تلخ Sweet = شیرین Calm = آرام Nervous = عصبی