واژگان کاربردی(۹۴)
settled جمعیت دار، آباد، مقیم، مستقر، جای گیر، ثابت، آرام، صاف، معین، مقرر silent خموش، خاموش، ساکت، بیصدا، آرام، صامت، بیحرف sleepy خواب آلود slinky دزدکی، مخفی، خوش ژست slow آهسته، کند، تدریجی، کودن، تنبل، یواش، آهسته کردن یاشدن slow smooth سطح صاف، قسمت صاف هر چیز، هموار، نرم، روان، سلیس، بی تکان، بی مو، […]
کاربردهای مختلف حرف تعریف معین (the)
کاربردهای مختلف حرف تعریف معین (the) در پاره ای از عبارات و اصطلاحات؛ در آغاز … at the beginning در همان موقع … at the same time هنگام عصر… in the evening واقعیت را گفتن … to tell the truth روی هم … on the whole در پایان … at the end of از طرف […]
Result in & Result from
Result in sth منجر شدن به چیزی It was an accident that resulted in the death of two passengers تصاوفی که منجر به مرگ دو مسافر شد. Result from sth ناشی شدن از چیزی We are still dealing with problems resulting from errors made in the past مشکلاتی که از اشتباهات گذشته ناشی شدهاند. Resulting […]
ویژگی های اخلاقی افراد (۶)
لغات و صفات برای بیان شخصیت: funny: با مزه friendly :خونگرم serious : جدی confident : دارای اعتماد به نفس shy : خجالتی talkative : پر حرف creative : خلاق hardworking : کوشا jealous : حسود easygoing : بيخيال moody : دمدمی مزاج selfish : خودخواه
عبارت Wish somebody something
Wish somebody something وقتی می خواهیم برای کسی آرزو کنیم از این عبارت استفاده می شود: I wish you happiness and success in your new job Wishing you good health and a quick recovery I wish you a prosperous and fulfilling future I wish you a wonderful birthday filled with joy and love I wish […]
عبارات با What
What a surprise عجب غافل گیری ای! What a pity چه حیف! What a beautiful flower عجب گل زیبایی! What a nice evening عجب غروب خوبی! What a great day عجب روز عالی ای! What a bad idea عجب فکر بدی! What a lazy learner عجب دانش آموز تنبلی What a lovely story عجب داستان […]
جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۱۸)
Sometimes you’ve got to shut up, swallow your pride and accept that you’re wrong. It’s not giving up. It’s called growing up گاهی باید ساکت بشی، غرورت رو ببلعی و قبول کنی که اشتباه می کنی. و این به تسلیم شدن نیست. به این میگن بزرگ شدن. “You can Either Feel Sorry for Yourself or […]
۲۱ صفت برای تعریف از یک چیز
۲۱ صفت برای زمانی که یه چیزی به نظرتان خیلی خوب است یا میخواهید ازآن تعریف کنید. Great عالی/ خیلی خوب Fantastic خارق العاده Wonderful شگفت اور، شگفت انگيز Splendid باشکوه ،باجلال ،عالى Excellent عالی Amazing متحير کننده ،شگفت انگيز Incredible باور نکردنى Awesome خیلی پر ابهت The best بهترین Impressive برانگيزنده احساسات ،گيرا Breathtaking […]
کلمات مشابه (۴)
Refer = اشاره کردن Differ = تفاوت داشتن Infer = نتیجه گیری کردن Offer = پیشنهاد کردن Confer = تجمع کردن Transfer = انتقال دادن Prefer = ترجیح دادن Suffer = آزار رساندن
۲ نکته از because
۱- وقتی because در ابتدای جمله بکار میرود، در وسط جمله (بین جمله وارۀ وابسته و مستقل) از ویرگول استفاده میشود مثال: because it was getting late, I went home ۲- هیجگاه برای بیان دلیل به جای because از for یا why استفاده نمیگردد. I’m going to go to the office because there is […]
Tuesday, 24 December , 2024