چند فعل کاربردی/ لکنت زبان/ مِن مِن کردن
افعال مربوط به صحبت کردن: whisper————–پچ پچ کردن murmur————-زمزمه کردن mumble————من من کردن mutter————زیر لب سخن گفتن shout———–فریاد زدن scream———–جیغ کشیدن stammer———-لکنت داشتن افعال مربوط به دهان: breathe———–نفس کشیدن yawn ———–خمیازه کشیدن cough———-سرفه کردن sneeze ———-عطسه کردن sigh———-آه کشیدن hiccup———–سکسکه کردن snore——–خروپف کردن
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۴۲)
you will outgrow a lot of people once you start doing what’s best for you وقتی شروع به انجام بهترین کار برای خود کنید، از افراد زیادی پیشی خواهید گرفت. One day you will find someone that chooses you and continues to choose you everyday, and that’s when you will be thankful for everything that […]
نمونه مکالمه انگلیسی در هواپیما
?Can i have a pillow میتونم یه بالش داشته باشم؟ ?can i have a blanket میتونم یه پتو داشته باشم؟ ?can i have a pair of headphones میتونم یه هدفون داشته باشم؟ ?could i have some water میتونم یه مقدار آب داشته باشم؟ ?Could i have some extra napkins میشه […]
افعال عبارتی «Look for» & «Pass out»
Look for=Try to find فعل عبارتی (phrasal verb) Look for به معنای دنبال (چیزی یا کسی) گشتن/پیش بینی کردن، نگران بودن I’ve been LOOKING FOR all their hidden files, but I can’t find them anywhere من در جستجوی همه پرونده های مخفی آنها هستم، اما آنها را در هیچ جایی پیدا نمی کنم. Pass […]
فعل عبارتی «Ask over»
Ask over=Invite=ask round= invite ask in فعل عبارتی (phrasal verb) Ask over به معنای “دعوت کردن”است/درخواست داشتن They have ASKED us OVER for drinks on Friday اونها روز جمعه ما رو به نوشیدنی دعوت کردند. We’re asking some friends over for dinner on Saturday night ما چند دوست برای شام شنبه شب دعوت کردیم I […]
عباراتی با Owe
I owe you an apology من به تو یک عذرخواهی بدهکارم! I still owe on the car من هنوز بابت ماشین بدهکارم I owe you a drink بهت یک نوشیدنی بدهکارم I owe you my thanks مدیون تو هست/یکی طلب من به شما She still owes me for all the times I’ve helped her out […]
واژه «versatile»
versatile=able to do many different things or to adjust to new conditions چندکاره چندمنظوره، چندکاربردی، همه فن حریف، زیرک، متحرک، روان، همه کاره، تطبیق پذیر He was a versatile guitarist, and recorded with many leading rock bands او یک گیتاریست همه فن حریف بود و با بسیاری از گروه های موسیقی پیشرو راک ضبط کرد […]
واژه خودسِتایی +۲ واژه دیگر
hackles سیخ شدن موهای بدن(از ترس یا خطر) synonyms: dander choler anger irritability the dog continued to growl, its hackles raised سگ به غر زدن ادامه داد، موهای تنش سیخ شد lucent= softly bright or radiant تابناک، روشن و شفاف :synonyms aglow lambent luminous bright the moon was lucent in the background ماه در […]
اصطلاح «cushy job» برای تنبل هاست؟
cushy job=A job that is easy یک اصطلاح اسلنگ به معنی: کار راحت / بی دغدغه و آسان cushy job or life is very easy and does not need much effort شغل یا زندگی دلپذیر بسیار آسان است و نیاز به تلاش زیادی ندارد خود واژه Cushy مد نظر ماست که به معنای بی درد […]
فعل عبارتی «Act up »
فعل عبارتی Act up دو معنا دارد: ۱-در اولی که جز اصطلاحات اسلنگ و عامیانه محسوب می شود به معنای «بد یا عجیب کار کردن چیزی/شیطونی/ لوس بازی و …» است . ۲-دیگری به معنای «ارتقا شغلی و غیره یافتن» بسته به جمله ای که در آن به کار برده می شود می تواند معانی […]
Wednesday, 13 November , 2024