شاخههای مختلف جایزه ادبی جدید «نرو» اعلام شد
فهرست برگزیدگان شاخههای مختلف جایزه ادبی جدید «نرو» اعلام شد. به گزارش الفبای زبان، «پل موری»، نویسنده نامزد جایزه بوکر و «فرن بردی»، کمدین اسکاتلندی به عنوان برندگان دو شاخه جوایز کتاب «نِرو» معرفی شدند. «گاردین» نوشت، «موری»، نویسنده ایرلندی برای نگارش رمان «نیش زنبور» به عنوان برنده شاخه ادبیات داستانی و «بردی» برای نگارش […]
نکات مربوط به HOWEVER
انواع پانکچویشن برای however (وقتی به معنی بااینوجود، اما، با وجود این باشد). برای ترجمه، باید however را در اول کلاز/جمله ترجمه کنیم. برای بیان تضاد کلاز دوم با کلاز اول؛ IC. However, IC • This is a cheap and simple process. However, there are dangers این یک فرآیند ارزان و ساده است. اما خطراتی […]
گرامر حروف ربط جفتی یا زوجی
both … and either … or
اصطلاحات کاربردی با “break”
Break a record رکورد زدن Break somebody’s heart شکستن دل Break the news to somebody خبر داغ “به کسی دادن” Break the ice شروع مكالمه و گفتگو با شخص غريبه كه دفعه اول ملاقات مى كنيم Break the silence شکستن سکوت
ریشه واژهی آدینه
ریشه واژهی آدینه این واژه در ایران باستان ati_ayanaka بوده است که به معنای حرکت به سویی و جمع شدن در آن نقطه میباشد. (که دقیقا معادل عربی آن جمعه است و تایید میکند جمع شدن در نقطهای برای عبادت در روزی خاص ریشهی باستانی دارد) آدیانکا-> آدیانکا-> آدیانه->آدینه
داستان «Old clock» با ترجمه
Old clock John lived with his mother in a rather big house, and when she died, the house became too big for him so he bought a smaller one in the next street. There was a very nice old clock in his first house, and when the men came to take his furniture to the […]
عبارات و اصطلاحات وضعیت روحی افراد
I am on the edge قاتی ام I’m just fine عالیم I’m over the moon خیلی خوشحالم So so ای بد نیستم I am fried دیگه نمیکشم/تحمل ندارم (جسمی و روحی) I am fed up دیگه به اینجام رسیده I am in black mood ناراحتم I am on my last legs دیگه نا ندارم I […]
اصطلاح «از نو شروع کردن»
(to) Go back to the drawing board To start a task over because the last try failed; to start again from the beginning کاری را از سر گرفتن چون تلاش قبلی با شکست مواجه شده است، از اول/نو شروع کردن Frank’s new business failed, so he had to go back to the drawing board […]
واژه «Spirits»
Spirits Happy; in a good mood=(to be) In good/high spirits سرحال/خوشحال بودن، حوصله داشتن، شاد و شنگول بودن، هیجان زده بودن After she won the tennis tournament, Elizabeth was in good spirits الیزابت بعد از اینکه در مسابقات تنیس برنده شد، خوشحال بود. Sam was in good spirits after receiving his Christmas bonus سام […]
درباره Through &Thorough
Through این کلمه یک حرف اضافه/قید و به معنیهای زیر است: از یک سو به سوی دیگر They walked slowly through the woods آنها به آرامی در جنگل قدم زدند (از یک سو به سوی دیگر در جنگل). هنگام یک فعالیت (از اول تا آخر یک فعالیت) The children are too young to sit through […]
Saturday, 23 November , 2024