تفاوت Too much & much too
هر دوی آنها معنی یکسانی دارند ولی بعد از too much از اسم استفاده می کنیم و بعد از much too صفت یا قید استفاده می شود. I had too much sugar this morning Much too معمولاً قبل از یک صفت یا قید استفاده می شود تا نشان دهد چیزی بسیار بیشتر از آنچه لازم […]
کاربرد If only
اصطلاح if only به منظور بيان آرزو, خواسته يا حسرت گوينده است. به مثالهای زیر توجه کنید: ️if only they save his life چی ميشه اگر جونش رو نجات بدند. If only he didn’t leave here چی ميشد اگر از اينجا نميرفت. if only I had listened to you ای کاش به حرفت گوش ميدادم.
اسم جمع (Collective Noun)
اسم جمع (Collective Noun): اسم جمع اسمی است که به گروهی از افراد، اشیاء یا حیوانات اشاره کند. مثل: team, army, jury, group اگر اسم جمع مانند یک واحد پول، یک دسته یا یک گروه مورد نظر قرار گیرد، با فعل مفرد به کار می رود. مثال: The jury is in the courtroom هیئت منصفه […]
اصطلاح «neck and neck»
neck and neck با کسی در مسابقه، مساوی بودن است. در فارسی برای بیان این مفهوم از عبارت «پا به پا» یا «شانه به شانه» استفاده میکنیم. Nearly all the votes have been counted and the two candidates are still neck and neck, so we don’t know who’s won the election yet The horses were […]
واژگان ضروری(۹۱)
Whisper نجوا کردن ، پچ پچ کردن Concentration تمرکز cockiness گستاخی، خودنمایی conceit خودبینی، غرور، استعاره hauteur بزرگی، بزرگ منشی، ارتفاع، غرور hubris غرور، گستاخی pride مباهات، بهترین، سربلندی، برتنی، فخر، افاده، غرور، تکبر، سبب مباهات، تفاخر کردن vainglory لاف، گزاف، خودستایی، غرور، فیس vanity بادسری، بطالت، بیهودگی، پوچی، غرور، خودبینی
برخی عبارات مهم تاکیدی
Above all از همه مهم تر. Obviously آشکارا، معلوم بودن که Clearly وضوح، مسلما Evidently از قرار معلوم، ظاهرا Actually در حقیقت، واقعا In fact در واقع ، در حقیقت certainly به طور مسلم Definitely حتما ، قطعا Extremely بى نهایت ، بسیار Indeed راستی، در واقع Absolutely مسلما، حتمآ Positively قطعا، بي تردید Unquestionably […]
اصطلاح «در یک چشم به هم زدن»
In no time=very quickly or very soon در یک چشم به هم زدن!/سریع و زود Don’t worry, I’m on my way now. I’ll be there in no time نگران نباش، الان تو راهم. در یک چشم به هم زدن، اونجا خواهم بود. Now that we’re on the highway, we’ll be there in no time ما […]
اصطلاح «To hold out an olive branch»
To hold out an olive branch انجام دادن یا گفتن چیزی در راستای نشان دادن حسن نیت و اتمام جر و بحث/پیشنهاد صلح و آتش بس If you’re holding out an olive branch, you’re extending a hand of friendship and offering peace to a rival After years of rivalry with her cousin, she decided to […]
حرف اضافه فعل «be careful»
فعل “be careful” به معنی “مراقب بودن” با حرف اضافه “of” و “with” استفاده میشه.مثال: (اشتباه) He is very careful for his health (درست) He is very careful of his health او خیلی مراقب سلامتی خودشه فعل “consist” به معنی “شامل بودن” با حرف اضافه “of” استفاده میشه.مثال: (اشتباه) A year consists from twelve months […]
اصطلاح «To be hard on someone»
To be hard on someone به کسی سخت گرفتن/ نسبت به کسی بی انصافی کردن You don’t have to be so hard on your employees to be successful برای موفقیت، لازم نیست آنقدر به کارمندان خود سخت بگیرید
Monday, 23 December , 2024