بایگانیهای اصطلاح «وسط (انجام) کاری بودن» - الفبای زبان
اصطلاح «وسط (انجام) کاری بودن»
be in the middle of (doing) something به معنی وسط (انجام) کاری بودن [مشغول انجام کاری بودن] هست . I can’t talk, I’m in the middle of a workout من نمیتونم حرف بزنم، من وسط تمرین هستم I can’t came, I’m in the middle of a cooking من نمیتونم بیام، من مشغول آشپزی […]
Saturday, 23 November , 2024