بایگانی‌های اصطلاح «وسط (انجام) کاری بودن» - الفبای زبان
اصطلاح «وسط (انجام) کاری بودن» 26 فروردین 1403

اصطلاح «وسط (انجام) کاری بودن»

  be in the middle of (doing) something به معنی وسط (انجام) کاری بودن [مشغول انجام کاری بودن] هست .   I can’t talk, I’m in the middle of a workout من نمیتونم حرف بزنم، من وسط تمرین هستم I can’t came, I’m in the middle of a cooking من نمیتونم بیام، من مشغول آشپزی […]