بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 5 از 78 - الفبای زبان
جملات کاربردی در تاکسی گرفتن 01 آبان 1403

جملات کاربردی در تاکسی گرفتن

How much is the fare        کرایه چقدر میشه ؟ Drop me off there                 .اونجا پیادم‌ کن Keep the change                   .بقیشو نگه دار

چند ساختار پرکاربرد با Make 01 آبان 1403

چند ساختار پرکاربرد با Make

Make an effort تلاش کردن Make an inquiry درخواست دادن Make an excuse بهانه آوردن Make a fortune وضع خوب مالی به دست آوردن Make friends دوست پیدا کردن Make a fuss غر زدن

۳ اصطلاح کاربردی/ keep it dark به چه معناست؟ 30 مهر 1403

۳ اصطلاح کاربردی/ keep it dark به چه معناست؟

Keep it dark مخفی نگه داشتن، صدایش را درنیاوردن I’m on leave در مرخصی هستم My lips are sealed دهنم قرصه

فعل عبارتی Bear out به چه معناست؟ 28 مهر 1403

فعل عبارتی Bear out به چه معناست؟

فعل عبارتی (phrasal verb)  Bear out به معنای “تایید کردن” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Confirm that something is correct   مثال: Statistics bear out the government’s claims on the issue آمار، ادعاهای دولت درمورد این موضوع را تایید می‌کند.  

گرامر So و Such در زبان انگلیسی 24 مهر 1403

گرامر So و Such در زبان انگلیسی

تهیه و تنظیم: حسین شیردل/ در گرامر زبان انگلیسی کلمه‌های زیادی هستند که کاربرد مشابهی دارند اما ساختار و نقش آن‌ها در جمله تفاوت زیادی دارد. این شباهت در معنی کلمات باعث می‌شود جمله‌سازی با این کلمه‌ها برای بسیاری از زبان‌آموزان دشوار شود. در این مطلب از مجموعه مطالب زبان انگلیسی مجله «فرادرس» تفاوت گرامر […]

۲ اصطلاح برای زمانی که حرف کسی را نفهمیدیم! 22 مهر 1403

۲ اصطلاح برای زمانی که حرف کسی را نفهمیدیم!

زمانی که می خواهیم کسی حرفش را تکرار کند می گوییم؛ Come again I didn’t catch that

تفاوت free smoke & smoke free 22 مهر 1403

تفاوت free smoke & smoke free

Free smoke سیگار آزاد است Smoke free سیگار ممنوع است

couch potato کیست؟ 17 مهر 1403

couch potato کیست؟

couch potato=a lazy person فردی که مدام پای تلویزیون مشغول خورد و خوراک است/معتاد به تلویزوین این اصطلاح غیررسمی در واقع نوعی انتقاد به اشخاصی است که مدام وقت خود صرف تلویزیون می کنند I used to be a couch potato, but then I discovered the joy of outdoor activities من قبلا معتاد به تلویزیون […]

“اتفاقا” به زبان انگلیسی+ مثالها 16 مهر 1403

“اتفاقا” به زبان انگلیسی+ مثالها

Oddly enough=by the way Oddly enough I was telling them the last night story  اتفاقا داشتم داستان دیشب رو براشون می گفتم As it happens As it happens She was gonna tell me the truth اتفاقا او داشت حقیقتو رو به من می گفت

چند را برای گفتن ” همین الان باید بروم…” 15 مهر 1403

چند را برای گفتن ” همین الان باید بروم…”

چند راه برای گفتن همین الان باید برم… I have to leave now I must go now I should head out now I’m off now I need to head out I’ve got to run now It’s time for me to head out I have to get going I’m leaving now I have to make a […]