بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 35 از 74 - الفبای زبان
برخی واژگان مشابه 08 مهر 1402

برخی واژگان مشابه

در زبان انگلیسی، برخی از کلمات ممکن است برای زبان آموزان که در مراحل ابتدایی یادگیری هستند، گیج کننده باشند. در ادامه چند مثال از این کلمات آورده شده است: “Accept” و “Except” “Accept” به معنای قبول کردن است، مثلا: She accepted his apology (او عذرخواهی او را قبول کرد). “Except” به معنای به غیر […]

تفاوت advantage و merit 05 مهر 1402

تفاوت advantage و merit

کلمه advantage به چیزی اشاره می کند که شما را در جایگاه بهتری نسبت به دیگران قرار می دهد.صرفا زمان مقایسه یک چیز با یک چیز مد نظر است. A healthier lifestyle is one of the advantages of living in the country سبک زندگی سالم یکی از مزایای زندگی در کشور است The advantage of […]

?sorry What was I saying 04 مهر 1402

?sorry What was I saying

وقتی میخاید به نکته ای که در مورد آن حرف میزدید برگردید: ?What was I saying?Where was I?What were we talking aboutI’ve lost my train of thought for a momentI’m a little absent-minded

Stop being so nosy 04 مهر 1402

Stop being so nosy

Stop being so nosy دخالت نکن/ فضولی نکن

اصطلاحاتی درباره تاکید بر جدی بودن صحبت 03 مهر 1402

اصطلاحاتی درباره تاکید بر جدی بودن صحبت

وقتی میخاید روی جدی بودن صحبتتون تاکید کنید: I’m dead seriousI’m not kiddingNo kiddingNo pun intendedJoking aside?What’s funny

عبارات کاربردی برای حرف های تکراری! 03 مهر 1402

عبارات کاربردی برای حرف های تکراری!

وقتی مایل نیستید که گوینده حرفش راتکرار کند از عبارات زیر استفاده می کنید: So you saidI get the pointAll right, alreadyI heard you, alreadyStop harping on that subjectYou are preaching to the choirYou sound like a broken record

درکت می کنم 03 مهر 1402

درکت می کنم

I feel you I got you I understand you

هیس!! صحبت نکن! 03 مهر 1402

هیس!! صحبت نکن!

وقتی میخاید که گوینده صحبتش را تمام کند: Some things are better left unsaidDon’t waste your breathKeep it to yourselfSpare me the storySave itShut up! (Impolite.)Zip up your mouthGive it a rest

have something in hands 01 مهر 1402

have something in hands

have (something) in (one’s) hands=to have something well organized or under control اوضاع تحت کنترل/ چیزی که خوب ساماندهی شده باشد The police have the situation in hand پلیس اوضاع را در دست دارد

!None of your business 01 مهر 1402

!None of your business

None of your business به توچه! He asked what I was talking to Sam about. I told him it was none of his business او پرسید که در مورد چه چیزی با سام صحبت می کنم. به او گفتم به او ربطی ندارد