مترادف های واژه «شجاع»
Brave شجاع، شجاعانه Of the three organizations criticized, only one was brave enough to face the press از بین سه شرکتی که مورد انتقاد قرار گرفته بودند، فقط یکی شجاعت کافی را داشت تا با رسانهها مواجه شود. She died after a brave fight against cancer Courageous شجاع I hope people will be courageous enough […]
نکته گرامری درباره حرف اضافه واژه Quality
برای صحبت در مورد کیفیت چیزی از ساختار of (a) high/low/poor quality استفاده میشود (حرف اضافهی with بکار نمیرود). مثلاً: Japanese electrical products tend to be of much higher quality محصولات الکتریکی ژاپنی معمولاً کیفیت بسیار بالاتری دارند. با توجه به توضیحات فوق، جملهی زیر اشتباه است: Switzerland produces goods with a very high quality […]
اصطلاحات رانندگی (۲)/ گاز بده
Hop in بپر بالا،سوار شو push the gas گاز بده make a U turn دور بزن speed up تند برو slow down آهسته برو make a right بپیچ به راست make a left بپیچ به چپ back it up برو عقب hit the brakes بزن رو ترمز
جملات کاربردی در مورد هدیه دادن
Accept a gift هدیه ای رو قبول کردن Receive a gift هدیه ای رو دریافت کردن Give someone a gift به کسی هدیه دادن Shower someone with gifts کسی رو هدیه بارون کردن Wrap (up) a gift کادو پیچ کردن یک هدیه
تفاوت decrease in & decrease of
وقتی دربارهی کاهش در چیزی صحبت میکنیم، معمولاً از عبارت زیر استفاده میشود: decrease in sth اما وقتی برای کاهش، مقدار میگوییم، معمولاً از عبارت زیر استفاده میشود: decrease of sth There has been a 2% decrease in the rate of unemployment ۲ درصد کاهش در نرخ بیکاری وجود داشته است. There has been a […]
۴ عبارت کاربردی / !My phone is buggy
They complimented me on my cooking آنها از آشپزی من تعریف کردند I won’t leave anything out من چیزی رو از قلم نمیندازم My phone is buggy گوشیم درست کار نمیکنه Don’t give in to pressure تسلیم فشار نشو
واژگان کاربردی (۱۰۱)
violation: خطا ،تجاوز، عهد varieties: متنوع، گوناگون repression: سرکوبی admission: قبول ، پذیرش symmetric: متقارن، منظم ، برابر synergistic: همکاری کننده synchronic: همزمان، هموقت synthetic: ترکیبی، ساختگی scope: آزادی عمل، وسعت، قلمرو، حوزه sketch: طراحی کلیات، نقشه ساده، انگاره scratch: تراش، خاراندن، حذف کردن، پاک کردن spike: میخ دار کردن، میله، میخ بزرگ disturb: برهم […]
جملات کاربردی در ویزیت دکتر
?do you have private medical insurance آیا بیمه پزشکی دارید؟ the doctor’s ready to see you now دکتر اماده است که شما را ببیند ?is there any possibility you might be pregnant آیا این امکان وجود دارد که حامله باشید؟ I’m going to prescribe you some antibiotics برای شما مقداری آنتی بیوتیک تجویز می کنم. […]
اصطلاحات کاربردی در بیمارستان
عمل جراحی: Surgery آمپول:Needle عمل سرپایی: Out-Patient Surgery بستری: In-Patient تشخیص دکتر: Diagnosis بیمار: Patient بیماری: Disease کمآبی بدن: Dehydration حمله قلبی: Heart attack اورژانسی: Urgent اورژانس: Emergency بالا آوردن: Throw Up زخم: Scar بخیه: Stitch ورم: Bump آزمایش ادرار: Urine Sample آزمایش خون: Blood Sample نسخه: Prescription تجویز کردن: Prescript کبودی: Bruise گرفتگی ماهیچه: […]
جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۲۱)
Everything happens for a reason I may not understand it now but I believe that God is preparing me for something better هر اتفاقی دلیلی دارد. ممکن است الان آن را درک نکنم اما به این معتقدم که خدا من را برای چیزهای بهتری آماده می کند… Let us make our future now, and […]
Monday, 23 December , 2024