معادل های کلمه بفرمایید در زبان انگلیسی
Here you are This shirt is for you. Here you are Help yourself/selves Ok everybody. Dinner is ready. Help yourselves After you Take/Have a seat, please
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۱)
The relationship begins with honesty. This is the first brick, because to be in love means to share with everything: dreams, slips, and the deepest fears. Without these facts, the relationship will fail رابطه با صداقت شروع میشود، این خشت اول است، چرا که عاشق بودن یعنی شریک شدن با همهچیز: رویاها، لغزشها و عمیقترین […]
بررسی محلهای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران
در نخستین نشست شورای سیاستگذاری سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران قرار شد محلهای برگزاری نمایشگاه بررسی شود. همچنین ابراهیم حیدری به عنوان سخنگوی این رویداد انتخاب شد. به گزارش الفبای زبان به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نخستین جلسه شورای سیاستگذاری سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، شنبه (۱۳ بهمن ۱۴۰۳) با […]
عبارات قابل استفاده در حین رانندگی / back it up
push the gas گاز بده make a U turn دور بزن speed up تند برو slow down یواش برو pass the car سبقت بگیر go straight مستقیم برو make a left بپیچ به چپ make a right بپیچ به راست back it up برو عقب hit the brakes بزن رو ترمز
۳ اصطلاح کاربردی/ معنی «You have my word» چیست؟
Don’t mess with me با من بحث / کل کل نکن! You have my word بهت قول میدم I will clean my room, Mom. You have my word اتاقم را تمیز خواهم کرد مامان، بهت قول میدم. ln the blink of an eye در یک چشم به هم زدن!
تفاوت دو واژه «Compliment» & «Complement»
Compliment تعریف کردن مثال: They paid him a high compliment آنها از او تعریف و تمجید کردند. Complement سِت، مکمل، کامل کردن مثال: Physical exercise can be a complement to medical treatment ورزش بدنی میتواند مکمل درمان پزشکی باشد.
چند اصطلاح پیشرفته انگلیسی/ «That’s hilarious» به چه معناست؟
I’m exhausted I’m tired من خسته ام I don’t mind It’s okay مشکی نیست Let’s figure it out Let’s solve it حلش می کنم I’m starving I’m hungry من گرسنه ام That’s hilarious That’s funny بامزه است I totally agree I agree من موافقم
بررسی ۳ واژه/ Diminish & Revise & Establish
Diminish کاهش دادن، کم کردن The noise gradually diminished as the car drove away صدا به تدریج کاهش یافت وقتی که ماشین دور شد. Revise بازنگری کردن، اصلاح کردن I need to revise my notes before the exam من قبل از امتحان باید یادداشتهایم را بازنگری کنم. Establish تأسیس کردن، بنیانگذاری کردن The company […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۱)
When you are going through difficulty and wonder where god is, remember that the teacher is always quiet during the test وقتی دارى روزهاى سختی رو ميگذرونى و متعجبی كه پس خدا كجاست، يادت باشه استاد هميشه موقع امتحان سكوت ميكنه All you need to do is just to make it through today. Don’t […]
رونمایی از چاپ تازه ۴ کتاب رضا کیانیان
مراسم رونمایی از چاپ تازه چهار کتاب «رضا کیانیان» در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود. به گزارش الفبای زبان، آیینِ رونمایی از چاپ تازه چهار کتابِ رضا کیانیان روز دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳، از ساعت ۱۸ تا ۲۰ در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار میشود. این رویداد با همکاریِ «موسسه فرهنگیهنری اردیبهشت عودلاجان» […]
Saturday, 22 February , 2025