چند واژه ساده (۱)
skirt: دامن overall: لباس کار،سرهمی sweater: ژاکت swimsuit: لباس شنا hat: کلاه shorts: شلوارک slippers: دمپایی scarf: شال،روسری socks: جوراب
میزبانی درو بریمور برای مراسم اهدای جوایز بنیاد ملی کتاب لغو شد
بنیاد جایزه ملی کتاب، دعوت از درو بریمور برای میزبانی مراسم اهدای جوایز سالانه این بنیاد را پس گرفت. به گزارش الفبای زبان، پس از آنکه درو بریمور بازیگر اعلام کرد با وجود اعتصابها، برنامه گفتگوی خود «شوی درو بریمور» را به زودی از سر میگیرد، جایزه ملی کتاب دعوت از او به عنوان مجری […]
ازت گله دارم!
have a bone to pick with someone=have reason to disagree or be annoyed with someone دلخوری داشتن/ گله داشتن/ I have a bone to pick with you ازت گله دارم I have a bone to pick with you, Sara; I heard how you criticized me at the meeting last night ازت (دلخورم) گله دارم سارا، […]
این نظر شخصی منه
my two cents=an unsolicited opinion= opinion, advice, counsel نظر ناخواسته-نظر شخصی- That’s my two cents این نظر شخصی منه My two cents is that you should sell your stock now نظر شخصی من این است که الان باید سهامت را بفروشی.
درباره درصد- percent %
در زبان انگلیسی درصد کلمه percent % است. مثال: ?A:What’s the weather forecast.B:There’s a 50 percent chance of rain پیش بینی وضع هوا چیه؟ ۵۰ درصد احتمال بارندگی وجود داره. صد در صد One hundred percent هفتاد و پنج درصدSeventy_five percent پنجاه درصد Fifty percent ده درصد Ten percent
لغات ضروری در توصیف اشخاص (۳)
cockinessگستاخی، خودنمایی conceitخودبینی، غرور، استعاره hauteurبزرگی، بزرگ منشی، ارتفاع، غرور hubrisغرور، گستاخی prideمباهات، بهترین، سربلندی، برتنی، فخر، افاده، غرور، تکبر، سبب مباهات، تفاخر کردن vainglory لاف، گزاف، خودستایی، غرور، فیس vanityبادسری، بطالت، بیهودگی، پوچی، غرور، خودبینی
چند واژه کاربردی (۹۳)
Alarm clock :ساعت زنگی backpack: کوله پشتی basket: سبد book: کتاب boots: پوتین، چکمه broom: جارو دستی camera: دوربین candle: شمع clock: ساعت curtains: پرده cushion: کوسن cutter: کاتر
اصطلاحات کاربردی با “Give”
Give me a fiveبزن قدش Give me a hugبیا بغلم Give me some sugarیه بوس بده Give me a handکمکم کن Give me a rideمنو برسون
call attention to
call attention to call attention to=point out, signalise توجه کردن/تفهیم کردن/توجه شمار رو جلب می کنم به … Trump is always calling attention to Biden’s mistakes ترامپ همیشه به اشتباهات بایدن توجه می کند draws attention جلب توجه کردن/ Biden draws attention when he makes mistakes بایدن زمانی که مرتکب اشتباه می شود توجه ها […]
grouchy
grouchy = irritable and bad-tempered; grumpy; complaining⠀ ⠀⠀⠀ انسان بد خلق-شاکی-نق زن Your grandmother has nothing to stop her from being bored, grouchy, and lonely مادربزرگ شما برای خلاصی اش از بی حوصلگی، بداخلاقی و تنهایی چیزی ندارد. (که انجام دهد) If your usual bus driver is a grouch, he’s probably always yelling at his […]
اصطلاح «In eggs» به چه معناست؟
اصطلاح in ages در زبان عامیانه بسیار رایج است. in ages معمولا زمانی بکار برده می شود که شما بخواهید بگویید ‘خیلی وقت’ است کسی را ندیده اید. مثال : ?A: have you seen Jack recently B: No, I haven’t seen him in ages جک را اخیرا ندیدی؟ نه، خیلی وقته که ندیدمش
چند اصطلاح جذاب انگلیسی/ موی دماغ من نشو به انگلیسی
I can’t take my eyes off you نمیتونم چشم ازت بردارم it was brutal خیلی بيرحمانه بود don’t you talk back to me جواب منو نده. حاضر جوابی نکن back off کوتاه بیا I have gut feeling that. .. یک حسی به من میگه که …” I have a hunch that … “به دلم افتاده […]
عبارات و اصطلاحات وضعیت روحی افراد
I am on the edge قاتی ام I’m just fine عالیم I’m over the moon خیلی خوشحالم So so ای بد نیستم I am fried دیگه نمیکشم/تحمل ندارم (جسمی و روحی) I am fed up دیگه به اینجام رسیده I am in black mood ناراحتم I am on my last legs دیگه نا ندارم I […]
تورج رهنما مترجم و شاعر درگذشت
تورج رهنما، مترجم، شاعر و پژوهشگر پیشکسوت در ۸۷ سالگی درگذشت. الفبای زبان؛ اردشیر بهجت، مدیر انتشارات بهجت با اعلام این خبر به ایسنا، گفت: «با اندوه فراوان، درگذشت دکتر تورج رهنما، ادیب، نویسنده، مترجم و استاد دانشگاه تهران را به اطلاع میرسانیم. ایشان از چهرههای برجسته فرهنگ و ادب ایران بودند که سالها در […]
آغاز ثبتنام ناشران داخلی برای نمایشگاه کتاب
ناشران فعالِ سراسر کشور میتوانند از بیستم تا بیستوهشتم اسفند (۱۴۰۳) برای حضور در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ثبتنام کنند. به گزارش الفبای زبان به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، ثبتنام ناشران داخلی برای حضور در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از روز دوشنبه (بیستم اسفند ۱۴۰۳) آغاز میشود. ناشران […]
انتشار داستانهای چاپنشده «هارپر لی»
هشت داستان کوتاه منتشرنشده از نویسنده کتاب «کشتن مرغ مقلد» با عنوان «سرزمین شیرین ابدی» در سال جاری منتشر خواهد شد. به گزارش الفبای زبان، داستانهای کوتاهی که هرگز قبلاً دیده نشده و توسط هارپر لی نوشته شدهاند، در سال جاری منتشر خواهند شد. هشت داستان کوتاه که قبل از آنکه هارپر لی شروع به […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۶)
Laugh when you can Apologize when you should Let go of what you can’t change تا میتونی بخند. وقتی لازمه معذرت خواهی کن. هرچیزی رو که نمیتونی تغییر بدی رها کن. Suddenly, tears well up in my eyes I choke in my burning chest, ah But why then can we not be this way […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۵)
Nothing happens by accident. God always has a purpose for everything هیچ چیز اتفاقی پیش نمیاد. خدا همیشه یه هدفی برای همه چیز داره “If you want to be happy, do not dwell in the past, do not worry about the future, focus on living fully in the present” “اگر می خواهید شاد باشید، در […]
رفتاردرمانی برای کودکان اوتیستیک چیست؟
در حالی که هیچ درمان مشخصی برای اوتیسم وجود ندارد، اما اوتیسم قابل کنترل است و روشهای درمانی زیادی برای کاهش علائم اوتیسم وجود دارد. اوتیسم (ASD) باعث مشکلات مختلفی در کودک میشود که اکثراً عبارتند از: اختلالاتی در زمینهی ارتباطات، تماس چشمی، مهارتهای اجتماعی، ابراز احساسات و رفتار. چنین چالشهایی باعث مشکل در انجام […]

چند اصطلاح کریسمسی/ Cancel someone’s Christmas به چه معناست؟
Cancel someone’s Christmas (کسی رو کشتن/ کسی رو نابود کردن) If he keeps bugging me, I’m gonna cancel his Christmas Christmas came early (سورپرایز خوشایند و غیرمنتظره) Christmas came early for Disney. Their latest film made $45 million dollars in its opening weekend Like turkeys voting for Christmas (تصمیم گرفتن برای پذیرفتن شرایطی که نتایج […]

اصطلاحات پر تکرار در نامه نگاری انگلیسی / Referring your letter of
عباراتی که بیشتر در شروع نامه به کار برده می شود. In reply to your letter = در پاسخ نامه شما To meet a demand = برای برآوردن تقاضا We must apologies for = ما باید پوزش بخواهیم برای We wish to inform you that = ما مایل هستیم به استحضار شما برسانیم که We […]

Collocations with impact؛ عبارات ترکیبی با واژه «impact»
a significant impact تاثیر چشمگیر و قابل ملاحظه a positive impact تاثیر مثبت a negative impact تاثیر منفی an environmental impact پیامد زیست محیطی a social impact تاثیر اجتماعی و فرهنگی an economic impact خسارات مالی- فشار اقتصادی a cultural impact تاثیرات فرهنگی a health impact ارزیابی اثر نهایی بر سلامت a long-term impact […]
Tuesday, 11 March , 2025