نقش فعل « Get » در جملات
فعل Get در بسیاری جاها مترادف فعل Become است و به همراه صفت های مربوط به احساسات استفاده میشود. همچنین برای صحبت کردن درباره تغییرات بزرگ در زندگی مثل ازدواج یا طلاق هم از Get استفاده میشود. ۱- به عنوان یک Phrasal Verb Get up get down get away get over get on […]
افعال کاربردی(۱۰۲)
افعال Grate(رنده کردن) Slice(قاچ کردن) Peel(پوست کندن) Whisk(به هم زدن) Boil(پختن) Fry(سرخ کردن) Grill(بریان کردن) Bake(پختن) Pour(ریختن) Scramble(املت درست کردن) Simmer(جوشاندن) Spread(مالیدن) Stir(به هم زدن) Taste(چشیدن) Add(اضافه کردن Blend(ترکیب کردن) Roast(برشته کردن) Chop(ریز ریز کردن) Steam(بخارپز کردن) Roll(غلتاندن)
۴ اصطلاح کاربردی/ !I’m reaping what I sow
feel that something is wrong احساس کردن اینکه کاسهای زیر نیمکاسه است Stop being a damn fool دست از خل بازی بردار I’m reaping what I sow هر چه کاشتم را درو میکنم- دارم سزای کار خودم را میبینم Beat it بزن به چاک
ترکیب گرامری «go + adjective»
go + adjective – به معنای (شدن) است به این مثالها دقت کنید: Go blind—کور شدن Go deaf—کر شدن Go mad— دیوانه شدن Go bald — کچل شدن شما همچنین میتوانید برای تغییر رنگ نیز از این عبارت استفاده کنید؛ Her hair went white موهاش سفید شد She stopped breathing and her face went […]
انواع مختلف کاربرد By در جملات
کاربرد اول: زمان در این کاربرد، کلمه by معنی “تا” و یا “قبل از” می دهد: be home by five o’clock. (= at or before five) تا قبل از ساعت ۵ خانه باش By the end of the meal, everybody was drunk تا پایان غذا، همه مست بودند. نکته: قبل از […]
۵ اصطلاح و عبارت کاربردی/He’s Open to Bribery
He’s Open to Bribery او اهل رشوه است He’s a Bad Egg ادم ناتویی است His Metal Is Bad جنسش شیشه خورده داره(تختهش کمه) He’s Cut No Ice حناش دیگه رنگی نداره He’s a Big Shot آدم کله گنده(خیلی مشهور) ای است
جملات و اصطلاحات کاربردی (۱۰۴)
don’t put me off حواسمو پرت نکن the choice is yours حالا خود دانی truth hurts حقیقت تلخه it made my mouth water دهنم آب افتاد eat your heart out دلت بسوزه
واژگان کاربردی (۱۰۲)
contest: رقابت، مشاجره، مسابقه revenge: انتقام، کینه جویی کردن mourning: سوگواری، عزاداری، ماتم malinger: تمارض کردن، خود را به ناخوشی زدن incidentally: اتفاقا، ضمنا intentionally: دانسته، عمدا interchangeably: بطور قابل معاوضه، بطور تبادل پذیر accidentally: اتفاقا، ناگهان accustomed: انس گرفتن، خو گرفتن ، عادت attached: پیوسته، ضمیمه، دلبسته ascribed: نسبت دادن، رونویس بردار، اسناد admitted: […]
چند اصطلاح کاربردی با واژه extent
to a certain extent/to some extent/to an extent (=partly) تا حدودی We all to some extent remember the good times and forget the bad همهی ما تا حدودی زمانهای خوب را به یاد میآوریم و زمانهای بد را فراموش میکنیم. I do agree with him to an extent من با او تا حدودی موافقم. […]
مترادف های واژه «شجاع»
Brave شجاع، شجاعانه Of the three organizations criticized, only one was brave enough to face the press از بین سه شرکتی که مورد انتقاد قرار گرفته بودند، فقط یکی شجاعت کافی را داشت تا با رسانهها مواجه شود. She died after a brave fight against cancer Courageous شجاع I hope people will be courageous enough […]
چند اصطلاح ساده و پیشرفته/ «blew me away» به چه معناست؟
Basic I’m tired Advanced I’m beat Basic Time to go to bed Advanced Time to hit the sack Basic Keep trying, don’t give up Advanced Hang in there Basic Everybody was panicking Advanced Everybody was freaking out Basic My new job is wonderful Advanced My new job rocks/ rules Basic I agree with what you […]
اصطلاح Hit the hay
معمولا این اصطلاح به طور غیررسمی استفاده می شود به معنای رفتن به رخت خواب است. Hit the hay=go to bed I am exhausted. Time to hit the hay من خسته هستم وقت رفتن به رخت خواب است
اصطلاح «In eggs» به چه معناست؟
اصطلاح in ages در زبان عامیانه بسیار رایج است. in ages معمولا زمانی بکار برده می شود که شما بخواهید بگویید ‘خیلی وقت’ است کسی را ندیده اید. مثال : ?A: have you seen Jack recently B: No, I haven’t seen him in ages جک را اخیرا ندیدی؟ نه، خیلی وقته که ندیدمش
تورج رهنما مترجم و شاعر درگذشت
تورج رهنما، مترجم، شاعر و پژوهشگر پیشکسوت در ۸۷ سالگی درگذشت. الفبای زبان؛ اردشیر بهجت، مدیر انتشارات بهجت با اعلام این خبر به ایسنا، گفت: «با اندوه فراوان، درگذشت دکتر تورج رهنما، ادیب، نویسنده، مترجم و استاد دانشگاه تهران را به اطلاع میرسانیم. ایشان از چهرههای برجسته فرهنگ و ادب ایران بودند که سالها در […]
آغاز ثبتنام ناشران داخلی برای نمایشگاه کتاب
ناشران فعالِ سراسر کشور میتوانند از بیستم تا بیستوهشتم اسفند (۱۴۰۳) برای حضور در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ثبتنام کنند. به گزارش الفبای زبان به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، ثبتنام ناشران داخلی برای حضور در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از روز دوشنبه (بیستم اسفند ۱۴۰۳) آغاز میشود. ناشران […]
انتشار داستانهای چاپنشده «هارپر لی»
هشت داستان کوتاه منتشرنشده از نویسنده کتاب «کشتن مرغ مقلد» با عنوان «سرزمین شیرین ابدی» در سال جاری منتشر خواهد شد. به گزارش الفبای زبان، داستانهای کوتاهی که هرگز قبلاً دیده نشده و توسط هارپر لی نوشته شدهاند، در سال جاری منتشر خواهند شد. هشت داستان کوتاه که قبل از آنکه هارپر لی شروع به […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۶)
Laugh when you can Apologize when you should Let go of what you can’t change تا میتونی بخند. وقتی لازمه معذرت خواهی کن. هرچیزی رو که نمیتونی تغییر بدی رها کن. Suddenly, tears well up in my eyes I choke in my burning chest, ah But why then can we not be this way […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۵)
Nothing happens by accident. God always has a purpose for everything هیچ چیز اتفاقی پیش نمیاد. خدا همیشه یه هدفی برای همه چیز داره “If you want to be happy, do not dwell in the past, do not worry about the future, focus on living fully in the present” “اگر می خواهید شاد باشید، در […]
رفتاردرمانی برای کودکان اوتیستیک چیست؟
در حالی که هیچ درمان مشخصی برای اوتیسم وجود ندارد، اما اوتیسم قابل کنترل است و روشهای درمانی زیادی برای کاهش علائم اوتیسم وجود دارد. اوتیسم (ASD) باعث مشکلات مختلفی در کودک میشود که اکثراً عبارتند از: اختلالاتی در زمینهی ارتباطات، تماس چشمی، مهارتهای اجتماعی، ابراز احساسات و رفتار. چنین چالشهایی باعث مشکل در انجام […]

چند اصطلاح کریسمسی/ Cancel someone’s Christmas به چه معناست؟
Cancel someone’s Christmas (کسی رو کشتن/ کسی رو نابود کردن) If he keeps bugging me, I’m gonna cancel his Christmas Christmas came early (سورپرایز خوشایند و غیرمنتظره) Christmas came early for Disney. Their latest film made $45 million dollars in its opening weekend Like turkeys voting for Christmas (تصمیم گرفتن برای پذیرفتن شرایطی که نتایج […]

اصطلاحات پر تکرار در نامه نگاری انگلیسی / Referring your letter of
عباراتی که بیشتر در شروع نامه به کار برده می شود. In reply to your letter = در پاسخ نامه شما To meet a demand = برای برآوردن تقاضا We must apologies for = ما باید پوزش بخواهیم برای We wish to inform you that = ما مایل هستیم به استحضار شما برسانیم که We […]

Collocations with impact؛ عبارات ترکیبی با واژه «impact»
a significant impact تاثیر چشمگیر و قابل ملاحظه a positive impact تاثیر مثبت a negative impact تاثیر منفی an environmental impact پیامد زیست محیطی a social impact تاثیر اجتماعی و فرهنگی an economic impact خسارات مالی- فشار اقتصادی a cultural impact تاثیرات فرهنگی a health impact ارزیابی اثر نهایی بر سلامت a long-term impact […]
Saturday, 15 March , 2025