۳ اصطلاح کاربردی/ «بی رحم بودن» به انگلیسی 03 آذر 1403

«Screw the pooch» به چه معناست؟
۳ اصطلاح کاربردی/ «بی رحم بودن» به انگلیسی

Screw the pooch مرتکب اشتباه مهمی شدن / سوتی جدی ای دادن   Settle the score تنبیه کردن/ انتقام گرفتن از اشتباه یا بی عدالتی گذشته Take no prisoners سنگ دلی و بی رحمی کردن؛ رحم نکردن

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 36 از 95 - الفبای زبان
چند اصطلاح کاربردی با واژه extent 18 بهمن 1402

چند اصطلاح کاربردی با واژه extent

  to a certain extent/to some extent/to an extent (=partly) تا حدودی We all to some extent remember the good times and forget the bad همه‌ی ما تا حدودی زمان‌های خوب را به یاد می‌آوریم و زمان‌های بد را فراموش می‌کنیم. I do agree with him to an extent من با او تا حدودی موافقم. […]

اصطلاحات رانندگی (۲)/ گاز بده 18 بهمن 1402

اصطلاحات رانندگی (۲)/ گاز بده

Hop in بپر بالا،سوار شو push the gas گاز بده make a U turn دور بزن speed up تند برو slow down آهسته برو make a right بپیچ به راست make a left بپیچ به چپ back it up برو عقب hit the brakes بزن رو ترمز

اصطلاحات کاربردی در بیمارستان 18 بهمن 1402

اصطلاحات کاربردی در بیمارستان

عمل جراحی: Surgery آمپول:Needle عمل سرپایی: Out-Patient Surgery بستری: In-Patient تشخیص دکتر: Diagnosis بیمار: Patient بیماری: Disease کم‌آبی بدن: Dehydration حمله قلبی: Heart attack اورژانسی: Urgent اورژانس: Emergency بالا آوردن: Throw Up زخم: Scar بخیه: Stitch ورم: Bump آزمایش ادرار: Urine Sample آزمایش خون: Blood Sample نسخه: Prescription تجویز کردن: Prescript کبودی: Bruise گرفتگی ماهیچه: […]

چند اصطلاح کاربردی (۱۱۶) /out of your league 17 بهمن 1402

چند اصطلاح کاربردی (۱۱۶) /out of your league

She’s out of your league کلاس کارش به تو نمیخوره İt’s needed but it’s not enough لازمه اما کافی نیست You did me a solid در حقم لطف کردی That remains to be seen هنوز معلوم نیست، بعدا معلوم میشه Kudos to you ایول داری Could you please dish up for me ممکنه برام غذا […]

چند اصطلاح کاربردی (۱۱۵) 17 بهمن 1402

چند اصطلاح کاربردی (۱۱۵)

I was not born yesterday بچه که نیستم Don’t be childish/Let’s not be childish بچگی نکن، عاقل باش He’s still very green هنوز بچه است I am not so green as to believe that بچه که نیستم این حرف را باور کنم Spoiled child. Mummy’s pet/darling بچه ننه/ لوس

چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۴) 17 بهمن 1402

چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۴)

?How much battery have you got چقدر شارژ داری؟ I’m on 20 percent بیست درصد دارم My phone is on charge گوشیم داره شارژ میشه I’m out of phone credit شارز پولی ندارم It’s beyond your dignity دور از شأن شماست It caught my eye چشممو گرفت You’re a disgrace تو مایه آبروریزی هستی Let […]

چند اصطلاح کاربردی /I’m in my element 16 بهمن 1402

چند اصطلاح کاربردی /I’m in my element

!I’m in my element کِیفم کوکه! “I’m in my element,” he said happily او با خوشحالی گفت: کِیفم کوکه! ?What’s the use چه فایده؟ ?What’s the use of talking about it حرف زدن در موردش چه فایده‌ای داره؟ ?What’s the use of arguing with her بحث کردن با او چه فایده‌ای داره؟ ?What’s the use […]

اصطلاح «It’s not my cup of tea» 15 بهمن 1402

اصطلاح «It’s not my cup of tea»

It’s not my cup of tea باب میلم نیست   She is the apple of my eye نور چشم منه

درباره سندرم «پیتر پن» 15 بهمن 1402

درباره سندرم «پیتر پن»

Peter Pan syndrome سندرم پیتر پن : کسی که بالغ شده ولی مسئولیتهای یک فرد بالغ را بهعده نمی گیرد و کودک مآب است ؛Meaning A psychological state or condition in which a grown person cannot or refuses to act like an adult; a stubborn and persistent immaturity found in an adult person یک حالت […]

چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۳) 15 بهمن 1402

چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۳)

Don’t Worry نگران نباشید ! Never Mind بیخیال ! خیالی نیست ! Please , Accept My Apology لطفا پوزش بنده را پذیرا باشید ! You’re Are Wrong اشتباه می فرمایید ! اشتباه می کنید ! You’re Right حق با شماست ! درست می فرمایید ! You’re Kidding شوخی میکنی ! Are You Serious ایا جدی […]