معنی رایج کلمه ticket ‘بلیط’ است (بلیط سینما، تئاتر، مسابقات ورزشی…). با دیگر مفاهیم ticket در عبارات آشنا شوید: عبارت parking ticket به معنی برگه جریمه When I returned, there was a parking ticket under the windshield wiper. وقتی که برگشتم یک برگه جریمه پارکینگ زیر برف پاکن بود. عبارت big-ticket به معنی کالای لوکس […]

معنی رایج کلمه ticket ‘بلیط’ است (بلیط سینما، تئاتر، مسابقات ورزشی…). با دیگر مفاهیم ticket در عبارات آشنا شوید:

عبارت parking ticket

به معنی برگه جریمه

When I returned, there was a parking ticket under the windshield wiper.

وقتی که برگشتم یک برگه جریمه پارکینگ زیر برف پاکن بود.

عبارت big-ticket

به معنی کالای لوکس و گران قیمت

Sales of big-ticket items like cars and homes are up sharply as well

فروش اقلام با قیمت گران و لوکس مانند اتومبیل و خانه نیز به شدت افزایش یافته است

اصطلاح just the ticket

دقیقا همینه/ دقیقا درسته/آنچه دقیقا مورد نیاز است

This van is just the ticket for carrying all our luggage

این ون (ماشین) دقیقا همانی است که برای حمل چمدان های ما است

خیلی اوقات از فعل get قبل از کلمه ticket استفاده می شود که به صورت get a ticket می شود؛ get a ticket به معنی ‘جریمه شدن’ است.

Jack got a ticket for not fastening his seat belt
جک به خاطر نبستن کمربند ایمنی جریمه شد.