بایگانی‌های الفبای زبان اصطلاحات کاربردی - صفحه 4 از 19 - الفبای زبان
اصطلاحی برای «اصلا حرفشم نزن» درانگلیسی 06 شهریور 1403

اصطلاحی برای «اصلا حرفشم نزن» درانگلیسی

It’s out of questions  اصلا حرفشم نزن /امکان نداره   Asking my father for money was completely out of the question درخواست پول از پدرم اصلا حرفشم نزن Wearing a stained blouse to dinner was out of the question پوشیدن بلوز لکه دار برای شام اصلا امکان نداره/ حرفشم نزن

چند جمله و اصطلاح کاربردی انگلیسی/ اصطلاح «فقط بلدی حرف بزنی» 05 شهریور 1403

چند جمله و اصطلاح کاربردی انگلیسی/ اصطلاح «فقط بلدی حرف بزنی»

His car has a personalized number plate ماشین او دارای پلاک شخصی است. I choked up when I saw her again وقتی دوباره دیدمش بغض کردم. This song really chokes me up این آهنگ واقعا بغض منو درمیاره. None whatsoever به هیچ وجه. This is an outrage این یه بی احترامیه. I’m just teasing you […]

واژه ای برای «رک و راست بودن» در انگلیسی 05 شهریور 1403

واژه ای برای «رک و راست بودن» در انگلیسی

upfront صادق، رک و روراست ، بی غل و غش   Adam has always been upfront with us   آدام همیشه با ما روراست بوده است She wasn’t upfront about her real intentions او درمورد نیات واقعیش با ما روراست نبود.

به آدم «خانه نشین» چه می گویند؟ 29 مرداد 1403

به آدم «خانه نشین» چه می گویند؟

Homebody=One whose interests center on the home   معنی: خونه دوست؛ خانه نشین- کسی که اهل فعالیت‌های بیرون خونه نیست و در خونه موندن رو ترجیح می‌ده.   Terry’s a bit of a homebody, so there was no more clubbing تری کمی خانه نشین/ خانه دوست است، بنابراین دیگر خبری از باشگاه نبود   I’ll […]

۲ اصطلاح / « fancy meeting you here» به چه معناست؟ 28 مرداد 1403

۲ اصطلاح / « fancy meeting you here» به چه معناست؟

Good news is on the way خبرهای خوب در راه است!    fancy meeting you here  چه عجب ازین طرفا.

اصطلاحات Hit the hay & Hit the road به چه معناست؟ 21 مرداد 1403

اصطلاحات Hit the hay & Hit the road به چه معناست؟

Hit the hay رفتن خوابیدن I can’t stay up anymore . I’m gonna hit the hay   ن دیگر نمی توانم بیدار بمانم. من می روم بخوابم. Hit the road رفتن به راه افتادن   It’s getting late. I’d better hit the road دارد دیر می‌شود. بهتر است بروم.

چند عبارت انگلیسی برای بیان سختی یا آسانی کاری 20 مرداد 1403
Phrases for Saying Something is Easy & Difficult؛

چند عبارت انگلیسی برای بیان سختی یا آسانی کاری

  Phrases for Saying Something is Easy & Difficult ده عبارت برای گفتن اینکه چیزی آسان یا سخت است ۱٫ It’s a piece of cake ۲٫ It’s a cinch ۳٫ It’s a breeze ۴٫ Anyone can do it ۵٫ There’s nothing to it ۶٫ It’s hard ۷٫ It’s a bit tricky ۸٫ It’s really tough […]

جایزه «ابوالحسن نجفی» فراخوان داد 20 مرداد 1403
با دبیری علی‌اصغر محمدخانی؛

جایزه «ابوالحسن نجفی» فراخوان داد

فراخوان هشتمین دوره‌ جایزه و نشان «ابوالحسن نجفی» منتشر شد. به گزارش الفبای زبان، به منظور پاسداشت یاد ابوالحسن نجفی در عرصه‌ ترجمه و تشویق مترجمان در اعتلای زبان فارسی، مرکز فرهنگی شهر کتاب مراسم هشتمین دوره‌ این جایزه را بهمن‌ماه امسال برگزار و از بهترین ترجمه‌ رمان و مجموعه‌داستان کوتاهی که سال ۱۴۰۲ منتشر […]

اصطلاحی برای «مقایسه قیمتها» درانگلیسی 20 مرداد 1403

اصطلاحی برای «مقایسه قیمتها» درانگلیسی

Shop around فعل عبارتی (phrasal verb) Shop around به معنای “مقایسه قیمت ها” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: compare prices   مثال: I want to shop around a little before I decide on these boots می‌خواهم قبل از تصمیم‌گیری درباره خرید این چکمه‌ها، کمی قیمت ها را مقایسه کنم.

اصطلاحی برای «قطع کردن تماس» در انگلیسی 20 مرداد 1403

اصطلاحی برای «قطع کردن تماس» در انگلیسی

Hang up فعل عبارتی (phrasal verb) Hang up به معنای “قطع کردن تماس تلفنی” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی:   end a phone call   مثال: He didn’t say goodbye before he hung up او قبل از اینکه تلفن را قطع کند خداحافظی نکرد.