بایگانی‌های الفبای زبان اصطلاحات کاربردی - صفحه 17 از 19 - الفبای زبان
اصطلاح «Your guess is as good as mine» 11 دی 1402

اصطلاح «Your guess is as good as mine»

Your guess is as good as mine منم بی خبرم/فهمیدی به منم بگو I asked my wife “how long will it take for the pie to bake?” and she answered, “your guess is as good as mine از همسرم پرسیدم چقدر طول می کشد تا شیرینی پخته شود؟ و او پاسخ داد: “دونستی به منم […]

اصطلاح «Off the chain» 11 دی 1402

اصطلاح «Off the chain»

off the chain=amazing= out of the ordinary=a great deal of fun لذت بخش و مهیج  – این عبارت می تواند به معنای “خارج از کنترل” باشد این عبارت در اصل برگرفته از سگی است که افسار یا زنجیر خود را پاره می کند I made it with extra cheese and it was off the chain […]

برخی عبارات مهم تاکیدی 04 دی 1402

برخی عبارات مهم تاکیدی

Above all از همه مهم تر. Obviously آشکارا، معلوم بودن که Clearly وضوح، مسلما Evidently از قرار معلوم، ظاهرا Actually در حقیقت، واقعا In fact در واقع ، در حقیقت certainly به طور مسلم Definitely حتما ، قطعا Extremely بى نهایت ، بسیار Indeed راستی، در واقع Absolutely مسلما، حتمآ Positively قطعا، بي تردید Unquestionably […]

اصطلاح «To hold out an olive branch» 03 دی 1402

اصطلاح «To hold out an olive branch»

To hold out an olive branch انجام دادن یا گفتن چیزی در راستای نشان دادن حسن نیت و اتمام جر و بحث/پیشنهاد صلح و آتش بس If you’re holding out an olive branch, you’re extending a hand of friendship and offering peace to a rival After years of rivalry with her cousin, she decided to […]

اصطلاح «Getting cold feet» 30 آذر 1402

اصطلاح «Getting cold feet»

Getting cold feet شک کردن در تصمیم انجام کاری. پشمان شدن از انجام کاری. ترسیدن از سختی کار و دچار شک و شبهه شدن The burglar has got cold feet, when the dog started barking وقتی سگ شروع به پارس کرد سارق از انجام کارش دو به شک شد Veronica gets cold feet once again […]

اصطلاح «standing on your own feet» 29 آذر 1402

اصطلاح «standing on your own feet»

standing on one’s [own] feet  معنی تحت الفظی آن یعنی مثلا بعد از افتادن، بلند بشه کسی/ یا بچه برای اولین بار روی پای خودش بایسته/ یا مثلا بعد از مریضی/ از تخت دیگه پا شه. معنی اصطلاحی هم به مصداق جمله معروف روی پای خودش ایستاد/ مستقل شدن/ از نظر مالی مستقل شدن. He […]

27 آذر 1402

اصطلاح a ballpark figure

a ballpark figure   عددی که نزدیک به رقم واقعی است/ برآورد تقریبی   Fifty is a ball-park figure. It’s close to our class size They are working on a ballpark figure of 1 billion, but even this may not be enough  

اصطلاح «مدیون شما هستم» 20 آذر 1402

اصطلاح «مدیون شما هستم»

هرگاه بخواهید بگویید « شما به گردن من خيلى حق داريد یا مدیون شما هستم» از عبارات زیر استفاده نمایید:    I’m deeply indebted to you I’m forever indebted to you I owe you so much I can’t repay you for what you did for me I am in debt to you greatly

در جواب بی ادبی چه بگوییم؟ 13 آذر 1402
React or Reply؛

در جواب بی ادبی چه بگوییم؟

Behave yourself احترام خودتو نگه دار! comport yourself خودتو جمع و جور کن don’t want to be yelled at   نمی خواهم سر شما فریاد بزند Watch your mouth مراقب حرف زدنت باش. Piss off گورتو گم کن. Get out of my face از جلوی چشمام گمشو Get lost برو گمشو

چند تا اصطلاح جالب (۱۰۷) 11 آذر 1402

چند تا اصطلاح جالب (۱۰۷)

dream on به همین خیال باش! خوابشو ببینی! Hush هیس! Right on ایول!، دمت گرم! Have fun خوش بگذره! Lucky you! lucky him خوش به حالت! خوش به حالش! Be reasonable منطقی باش!