بایگانی‌های Idiom - صفحه 5 از 52 - الفبای زبان
عبارت Egg on به چه معناست؟ 28 مهر 1403

عبارت Egg on به چه معناست؟

‌ ‌فعل عبارتی (phrasal verb)  Egg on به معنای “تشویق کردن، تهییج کردن” هستش.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Encourage   مثال: The other students egged him on when he started arguing with the teacher وقتی او با معلم بحث می‌کرد بقیه دانش‌آموزان او را تشویق می‌کردند.  

” let me down” به چه معناست؟ 22 مهر 1403

” let me down” به چه معناست؟

You let me down این عبارت دو معنا دارد معنای تحت الفظی آن “منو بزار زمین”ترجمه می شود ترجمه اصطلاحی آن به معنای “نا امیدم کردی” است You never let me down تو هیچ وقت منو ناامید نمی کنی

۲ جمله کاربردی/درباره wonderدر جمله انگليسي 22 مهر 1403

۲ جمله کاربردی/درباره wonderدر جمله انگليسي

Bury the hatchets but let the handle sticking out بیا صلح کنیم اما آماده جنگ باشیم   !I wonder what her name is نمی دونم اسمش چیه! نکته، زمانی که بعد از wonder یکی از wh  ها بیاید wonder به معنای تعجب کردن نیست، بلکه به معنای نمی دان است.

Let alone به چه معناست؟ 21 مهر 1403

Let alone به چه معناست؟

Let aloneبه معنای چه برسه به اینکه… معنا می شود You cannot buy a boat let alone a car تو یک قایقم نمی تونی بخری چه برسه به ماشین You’re not a kid let alone a man تو یک بچه ام نیستی چه برسه به مرد

عبارات پرکاربرد با فعل Go 18 مهر 1403

عبارات پرکاربرد با فعل Go

  Collocations with “Go” Go abroad    خارج رفتن Go astray   راه اشتباه رفتن Go bad     فاسد شدن Go bald       کچل شدن Go bankrupt ورشکست شدن Go blind    نابینا شدن Go crazy   دیوانه شدن Go dark    تاریک شدن Go deaf      کر شدن Go fishing.  ماهیگیری کردن Go mad     هیجان زده شدن Go missing ناپدید شدن Go […]

چند را برای گفتن ” همین الان باید بروم…” 15 مهر 1403

چند را برای گفتن ” همین الان باید بروم…”

چند راه برای گفتن همین الان باید برم… I have to leave now I must go now I should head out now I’m off now I need to head out I’ve got to run now It’s time for me to head out I have to get going I’m leaving now I have to make a […]

چند عبارت با Fit 14 مهر 1403

چند عبارت با Fit

Fit for مناسب برای چیزی یا کسی Fit with هماهنگ یا سازگار با چیزی Fit in جا شدن، هماهنگ شدن با محیط یا گروه Fit into جا شدن، هماهنگ شدن در چیزی یا تطبیق یافتن با چیزی Fit to نصب یا قرار دادن چیزی در جایی

۳ اصطلاح جذاب/ عشق قدیمی به انگلیسی چی می شه؟ 09 مهر 1403

۳ اصطلاح جذاب/ عشق قدیمی به انگلیسی چی می شه؟

!The table legs are wobbly پایه های میز لق هستند Old flame عشق قدیمی Snap Into it زود باش، بجنب

جملات کوتاه و آموزنده انگلیسی (۷۱) 07 مهر 1403

جملات کوتاه و آموزنده انگلیسی (۷۱)

You can’t be strong all the time. Sometimes you just need to be alone and let your tears out شما نمی توانید همیشه قوی باشید. گاهی اوقات فقط نیاز دارید تنها باشید و اشک هایتان را بیرون بریزید. Big or small, Lies are lies بزرگ یا کوچک دروغ دروغه. Being a good person Does not […]

فعل cop off به چه معناست؟ 02 مهر 1403

فعل cop off به چه معناست؟

فعل عبارتی (phrasal verb)  cop off به معنای “ترک زودهنگام کار یا مدرسه” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Leave work or school early  مثال:  We copped off early on Friday because there was nothing to do ما اوایل جمعه از کار دست کشیدیم، چون کاری برای انجام دادن وجود نداشت آدرس کانال […]