لغات مربوط به پرواز و فرودگاه
پرواز و فرودگاه aisle =راهروی بین صندلیها در هواپیما baggage claim= محل تحویل چمدان boarding pass =بلیط مخصوص hand luggage= چمدان های قابل حمل flight =پرواز pilot =خلبان Co-pilot= کمک خلبان cockpit =کابین خلبان flight attendant=مهماندار هواپیما life jacket= جلیقه نجات seat belt =کمربند emergency exit=خروج اضطراری
Ways To Say : Thank You
Ways To Say – ” Thank You “ You are great ﺗﻮ ﻋﺎﻟﯽ ﻫﺴﺘﯽ. I owe you one ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺑﻬﺖ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭﻡ. Thanks a bunch ﺧیلی ﻣﻤﻨﻮووون I appreciate it ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭﻡ. You’re very kind ﺗﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ. You’re an angel ﺗﻮ ﯾﮏ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﯾﯽ. You are the best ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻨﯽ. Thanks a million ﯾﮏ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ […]
چند اصطلاح کاربردی (۱۰۹)
I am worried دلم شور میزنه Good old days یاد اون روزها بخیر Stick to your job بچسب به کارت God willing انشاالله Back to work به کارت برس It’s all your fault همش تقصیر تو است Hold your words حرف دهنتو بفهم As you wish هر جور راحتی
اصطلاح واکنش «تعصبی و از روی احساسات»
Knee-jerk reaction واکنش ناگهانی، بدون فکر زیاد و از روی احساسات. از روی تعصب واکنش نشون دادن. حرکت سریعه /یک معنی هم داره یعنی آدم عوضی، آدم آشغال=Jerk از اون اصطلاح پزشکی میآد که وقتی با چکش کوچک پلاستیکی پزشکی به تاندون زیر زانو میزنن، زانو یکهو میپره=Knee-jerk Most proponents of Palestinians or Israelis show […]
چند اصطلاح کاربردی (۱۰۹)
You mark my words به حرفم میرسی. No offense جسارت نباشه! I’m ever so sorry خیلی متاسفم I apologize معذرت میخوام Pardon me ببخشید I owe you an apology یک عذر خواهی بهت بدهکارم Don’t give up The beginning is always the hardest جا نزن… شروع هميشه سخت ترين قسمت داستانه… […]
اصطلاح Under one’s belt
Under one’s belt داشتن مهارت به علت تجربه. از حالت مبتدی بودن خارج شدن. داشتن تجربه یک کاری. he now has almost a year as president under his belt او اکنون تقریبا یک سال به عنوان رئیس جمهور تجربه عملی دارد I want to get more experience under my belt من میخواهم تجربههای حرفه ای […]
اصطلاح By the Time
By the Time کلمهی by گاهی اوقات به معنی «تا قبل از یک زمان مشخص» است و با دو ساختار پرکاربرد زیر میتواند استفاده شود: by the time + simple present + future perfect The sun will have set by the time I get home تا قبل از اینکه به خانه برسم، خورشید غروب خواهد […]
چند اصطلاح با once
چند اصطلاح با once: once and for all یکبار و برای همیشه We need to settle this once and for all Our intention is to destroy their offensive capability once and for all (every) once in a while برخی اوقات، گاهی اوقات occasionally, from time to time, (every) now and then/again, every so often, on […]
۳ اصطلاح کاربردی (۱۰۸)
Tit for tat این به اون دَر Now we’re even حالا بی حساب شدیم off the record محرمانه و خصوصی/خودمانی
اصطلاح Blow off steam
Blow off steam هر کاری که باعث می شود خشم و احساسات خود را خالی کنیم/ استرس و تنش را با فریاد زدن، تخلیه کردن! Although he needs to blow off steam, he needn’t be out of control. It’s a great way to relax and keep fit اگرچه او باید خشم خود را […]
Tuesday, 24 December , 2024