بایگانی‌های Idiom - صفحه 41 از 53 - الفبای زبان
چند اصطلاح سمی/ به فنا رفتیم 01 بهمن 1402

چند اصطلاح سمی/ به فنا رفتیم

We’re screwed به فنا رفتیم  Don’t make me lose the face آبروم رو نبر، ضایعم نکن Stop playing innocent  خودت رو به موش مردگی نزن Don`t look the other way  خودتو به کوچه علي چپ نزن White lie دروغ مصلحتی

چند ساختار برای ابراز پشیمانی 30 دی 1402

چند ساختار برای ابراز پشیمانی

ابراز پشیمانی در انگلیسی Expressing Regret in English ابراز پشیمانی با استفاده از ساختار I wish/If only + Past perfect I wish I had come to your party ای کاش به میهمانی تو آمده بودم I wish I had worked harder ای کاش بیشتر کار کرده بودم If only I hadn’t eaten so much چی […]

چند عبارت کاربردی تلفن همراه 19 دی 1402

چند عبارت کاربردی تلفن همراه

Recharge your cellphone’s battery before it dies قبل از اینکه تلفن همراتون خاموش بشه‚باتری ش رو شارژ کنید. update programs from time to time هر از گاهی برنامه ها رو آپدیت کن. To look up a number in your contacts جستجو کردن شماره تلفن در تماسها. To dial into local numbers شماره گیری برای مکالمه […]

۸ ضرب‌المثل درباره «کار/تلاش» 17 دی 1402

۸ ضرب‌المثل درباره «کار/تلاش»

 All work and no play makes Jack a dull boy کار زیاد و بدون وقفه از انسان یه موجود خسته‌کننده درست میکنه ۲️⃣ Joseph′s been burning the candle at both ends for weeks, working two jobs during the week and a third on weekends به‌شدت کار و تلاش کردن (از همه جهت به خود فشار […]

اصطلاح !Search me 16 دی 1402

اصطلاح !Search me

!Search me  من چه میدونم!! من از کجا بدونم!! something that you say when you do not ​know the ​answer to a ​question Where’s Jack? Search me! -جک کجاست؟ -من چه میدونم کجاست!

چند اصطلاح کاربردی (۱۱۰) 16 دی 1402

چند اصطلاح کاربردی (۱۱۰)

 من حاضرم : I’m up ما رفتیم : I’m off من پایه ام : I’m in (من نیستم، پایه نیستم) : I’m out حلش میکنم : I’m on in تمومش کردم : I’m through with it

جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۱۸) 16 دی 1402

جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۱۸)

Sometimes you’ve got to shut up, swallow your pride and accept that you’re wrong. It’s not giving up. It’s called growing up گاهی باید ساکت بشی، غرورت رو ببلعی و قبول کنی که اشتباه می کنی. و این به تسلیم شدن نیست. به این میگن بزرگ شدن. “You can Either Feel Sorry for Yourself or […]

کلمات مشابه (۴) 16 دی 1402

کلمات مشابه (۴)

 Refer = اشاره کردن Differ = تفاوت داشتن Infer = نتیجه گیری کردن Offer = پیشنهاد کردن Confer = تجمع کردن Transfer = انتقال دادن Prefer = ترجیح دادن Suffer = آزار رساندن

اصطلاح «Dry up» 13 دی 1402

اصطلاح «Dry up»

Dry up=when all the liquid and /or moisture evaporates کاملا خشک شدن یا کردن، پژمردن/بازدهی نداشتن   Warm breezes from the South dried up the streets نسیم گرم جنوب خیابان ها را خشک کرد The streets will dry up once the sun is out هنگامی که خورشید خاموش شود، خیابان ها خشک/پژمرده می شوند

Take someone up on their offer به چه معناست؟ 12 دی 1402

Take someone up on their offer به چه معناست؟

Take someone up on their offer تعارف / دعوت کسی رو قبول کردن. پیشنهاد کمک کسی رو قبول کردن. I’ll take you up on your offer to help me move من پیشنهاد کمک شما به خودم را می پذیرم تا حرکت کنم Under one’s belt داشتن مهارت به علت تجربه. از حالت مبتدی بودن خارج […]