اصطلاح «Have got very short fuse»
Have got very short fuse syn=a tendency to get angry easily = a quick temper اعصاب نداشتن، عصبانی بودن The chef has got a very short fuse سرآشپز اصلا اعصاب نداره The boss is known to have a short fuse رئیس به آدم بی اعضاب معروف است
عبارت کاربردی «be into»
اصطلاح be into به معنی ‘علاقه داشتن به…’ است. در این اصطلاح به جای be از افعال to be یعنی am, is ,are برای زمان حال و was, were برای زمان گذشته استفاده میکنیم. I’m into pop music من به موسیقی پاپ علاقه دارم. ?What sport are you into the most به چه ورزشی […]
اصطلاح «keeping my mouth shut»
keeping my mouth shut سکوت کردن / خفه شدن و حرف نزدن When he starts talking about politics, I just keep my mouth shut وقتی در مورد سیاست شروع به صحبت می کنه من حرفی نمی زنم /سکوت می کنم She told me to keep my mouth shut about the news او به […]
یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around
یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around معنی ‘رفت و آمد کردن’ را بیان می کند، یعنی اینکه شخصی مثلا در یک شهر به مکانی یا مکان هایی برود. این رفت و آمد کردن مثلا ممکن است به واسطه شغل باشد، یا ممکن است شخصی به عنوان جهانگر وارد شهری شود و طبیعتا برای […]
۳ اصطلاح کاربردی/ Rat out به چه معناست؟
چندتا افعال عبارتی پر کاربرد که بعید میدونم بلد باشی To size up ارزیابی کردن the interviewer sized me up اینترویور (شخصی که از شما مصاحبه میگیرد) من رو ارزیابی کرد before buying the business I had sized up the company قبل از خرید بیزنس من شرکت رو ارزیابی کرده بودم. Rat out چوغولی کردن، […]
۳ اصطلاح کاربردی / «منت سرم نذار»
میشه لطفا سرم منت نذاری؟/ یادآوری نکن !Don’t rub it in my face Don’t twist me for the favor u did Don’t confer an obligation on me ?Could you please don’t mention it she will have to face the consequences اون مجبوره با عواقبش روبرو شه It saddens me این منو ناراحت میکنه
کلماتی که با فعل ” Make ” می آیند
How to use “make” بعضی از کلماتی که با فعل ” Make ” می آیند. Make a decision تصمیم گرفتن Make a prediction پیش بینی کردن Make an excuse عذر خواستن Make a war جنگ کردن Make a peace صلح کردن Make a speech سخترانی کردن Make fun of تمسخر کردن Make progress پیشرفت کردن […]
درباره کلمه rent و فعل ترکیبی rent out
نکاتی در مورد کاربرد کلمه rent: کلمه rent معمولا به معنی ‘اجاره کردن’ استفاده می شود. یعنی اینکه شخصی خانه، ماشین… را از صاحبش اجاره کند. به عبارتی دیگر در این کاربرد تمرکز rent روی اجاره کننده است. به دو مثال توجه کنید: He rented the car for a week او ماشین رو برای ۱ […]
ساختاری برای اجازه گرفتن
فعلهای "can"، "could"، "may"، "might" و "would"
چند اصطلاح ضروری برای مصاحبه آیلتس
برای کسب نمره ۷ یا بالاتر در آزمون مصاحبه آیلتس باید بتوانیم به اگزمینر نشان دهیم که از دامنه لغات گسترده ای برخورداریم و برای اینکار استفاده از اصطلاحات یکی از مولفه هایی است که در بنددسکریپتورز بطور مستقیم به آن اشاره شده است uses some less common and idiomatic vocabulary and shows some awareness […]
Monday, 23 December , 2024