۳ اصطلاح کاربردی/ «عقده داشتن» به انگلیسس
Have a chip on your shoulder عقده یا حس بدی داشتن درباره مسئله ای Rain on someone’s parade برنامه یا خوشی کسی را لو دادن/ خراب کردن نقشه pot the cart before the horse کار وارونه کردن، کار غیر منطقی کردن
عبارت «Tail off» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Tail off به معنای “ساکت شدن، سکوت کردن، کاهش یافتن تدریجی” است. syn for tail off=Become silent =inaudible مثال: The voices tailed off when she entered وقتی او وارد شد، سر و صداها خوابید (همه سکوت کردند). Our productivity tailed off last year بهره وری ما در سال […]
پنج روش در پاسخ به معذرت خواهی!
That’s OK گپی نیست. It happens این چیزها اتفاق می افتد. No problem / No worries مشکلی ندارد.(به فکر اش نباش). Don’t worry about it نگران اش نباش. I forgive you تو را می بخشم.
فعل عبارتی «Bring forward» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Bring forward به معنای “زودتر از زمان تعیین شده اتفاق افتادن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Make something happen earlier than originally planned مثال: The meeting has been brought forward to this Friday instead of next week because some people couldn’t make it then این جلسه به […]
۳ اصطلاح انگلیسی/ «Let your hair down» به چه معناست؟
have a cow عصبانی و غمگین شدن از چیزی Let your hair down ریلکس بودن و لذت بردن / خوش گذراندن many moons زمان خیلی طولانی / مدت خیلی زیاد
بیستودومین جشنواره «کتاب و رسانه» فراخوان داد
فراخوان بیستودومین دوره جشنواره «کتاب و رسانه» منتشر شد. در این دوره از جشنواره، آثاری قابل پذیرش خواهند بود که از اول مهرماه ۱۴۰۲ تا سیویکم شهریورماه ۱۴۰۳ منتشر شده باشند. به گزارش الفبای زبان از ستاد خبری سیودومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، علاقهمندان به شرکت در بیستودومین دوره جشنواره «کتاب و رسانه» […]
چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد
در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیتهایی در انگلیسی محاورهای و” Slang “امریکایی از واژهی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]
۳اصطلاح و جمله کاربردی/ To go bananas به چه معناست؟
To have butterflies in your stomach دلشوره داشتن، نگران بودن مثال: I didn’t go on stage and perform tonight because I had butterflies in my stomach To go bananas دیوونه شدن، عصبی شدن مثال: I’m so bored, I’m going bananas نکته: این عبارت عامیانه و غیررسمی است. To bite off more than you can chew […]
فعل عبارت «Ball up» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Ball up به معنای “گیج کردن یا چیزی را پیچیده کردن” است. Ball up= Confuse = make things complicated مثال: The new project has balled me up and I have no idea what to do پروژه جدید منو گیج کرده و نمیدونم باید چیکار کنم.
چند اصطلاح انگلیسی/ «چنگی به دل نمیزنه» به انگلیسی
وقتی میخواییم بگیم “فلان چیز چنگی به دل نمیزنه” It makes no appeal وقتی به مهمونی یا سفر میرین و میخواین به کسی بگین که “جات واقعا خالی بود “ You were greatly missed وقتی میخوایم بگیم ” طرف جنبه نداره “ He / she cannot take a joke ♂وقتی میخواییم بگیم ” از این […]
Sunday, 22 December , 2024