بایگانی‌های Idiom - صفحه 29 از 53 - الفبای زبان
اصطلاحات پر تکرار در نامه نگاری انگلیسی 21 فروردین 1403

اصطلاحات پر تکرار در نامه نگاری انگلیسی

عباراتی که بیشتر در شروع نامه به کار برده می شود. In reply to your letter = در پاسخ نامه شما To meet a demand = برای برآوردن تقاضا We must apologies for = ما باید پوزش بخواهیم برای We wish to inform you that = ما مایل هستیم به استحضار شما برسانیم که We […]

عباراتی برای گفتن «خونسردیتو حفظ کن» 21 فروردین 1403

عباراتی برای گفتن «خونسردیتو حفظ کن»

وقتی میخواهید به یه نفر بگید خونسردیشو حفظ کنه calm down آروم باش take it easy جدی نگیر stay calm خونسرد باش be patient صبور باش hold on to yourself خودتو کنترل کن don’t worry نگران نباش you don’t have to worry نباید نگران باشی there is no need to worry نیازی نیست که نگران […]

۴ اصطلاح کاربردی/ Pull strings 21 فروردین 1403

۴ اصطلاح کاربردی/ Pull strings

It couldn’t hurt to find out حالا فهمیدنش که ضرری نداره   Pull strings پارتی بازی کردن   Couldn’t agree more کاملا موافقم   green with envy حسادت کردن

برخی عبارات در نامه نگاری های رسمی 21 فروردین 1403

برخی عبارات در نامه نگاری های رسمی

عبارات زیر نمونه هایی از عبارات مورد استفاده در نامه نگاری انگلیسی رسمی می باشد. To agree with = در موافقت با As agreed = در تایید As far as I’m concerned = از آنجاییکه من نگران (علاقه مند) … هستم As per your request= طبق درخواست شما In compliance with= در موافقت با، بر […]

۲ اصطلاح کاربردی/ A doubting Thomas 20 فروردین 1403

۲ اصطلاح کاربردی/ A doubting Thomas

ادم شکاک و دیر باور  A doubting Thomas ?You are a doubting Thomas!! Must I prove absolutely everything to you before you believe me تو آدم دیرباور و شکاکی هستی..حتما باید همه چی رو کاملا بهت ثابت کنم تا باور کنی؟ هوس کردن…تمایل داشتن To feel like + (verb+ing) I feel like going to the […]

اصطلاح «Face the music» & «horsing around» 20 فروردین 1403

اصطلاح «Face the music» & «horsing around»

 از زیر کار در رفتن  horse around Stop horsing around and get busy بسه دیگه از زیر کار در نرید برگردید سر کار. You guys are always horsing around هی…بچه ها..شما همیشه از زیر کار در میرید. خربزه خوردن و پای لرز نشستن Face the music After failing a math exam, Tom had to go […]

۲اصطلاح کاربردی/ Cup of tea 20 فروردین 1403

۲اصطلاح کاربردی/ Cup of tea

 معقولانه و منطقی بودن  To make sense It makes sense to wait until a sunny day to visit together in the park معقولانه و منطقی اینه که صبر کنیم تا یه روز افتابی همدیگه رو تو پارک ببینیم. That Jimmy ran away from home suddenly doesn’t make sense to any of us این که جیمی […]

۲اصطلاح کاربردی/ hit the nail on the head 20 فروردین 1403

۲اصطلاح کاربردی/ hit the nail on the head

دو هزاری افتادن…فهمیدن..  The penny drops  She ​looked ​confused for a ​moment, then ​suddenly the penny ​dropped اولش گیج میزد ولی یهو دوهزاریش افتاد.  ?Has the penny dropped دوهزاریت افتاد؟ I hadn’t realized that Tom was in love with Mary, but When I saw how he looked at her, the penny finally dropped اولش نمیدونستم […]

اصطلاح «a dead giveaway» 20 فروردین 1403

اصطلاح «a dead giveaway»

a dead giveaway تابلو بودن . چیزی که خیلی معلومه His camera is a dead giveaway that he is a tourist از دوربینش تابلوه که طرف یه توریسته The suit’s a dead giveaway he is a rich man از لباساش تابلوه که آدم مایه داریه. His accent is a dead giveaway he is an American […]

۲ اصطلاح کاربردی/ to fall for sth 20 فروردین 1403

۲ اصطلاح کاربردی/ to fall for sth

 کشیدن غذا  to dish out I’ll dish it out, and you take it to the table من غذا رو میکشم شما ببر سر میز. ?Jon, could you ​dish some rice out for me, ​please جان میشه لظفا یه کم برنج برام بکشی؟ گول و فریب چیزی رو خوردن to fall for sth He told me […]