چند عبارت کاربردی با واژه «Hurry»
عبارت ها و جملات و اصطلاحاتی با استفاده و کاربرد Hurry در انگلیسی Hurry up, Tom عجله کن تام There’s no hurry عجله ایی نیست We’re in a hurry ما عجله داریم She made me hurry او دستپاچه ام کرد ؟Are you in a hurry آیا عجله داری؟ I must hurry to class باید برای […]
چند اصطلاح درباره «معطل بودن»
We are in need of money معطل پولیم It was not worth all that delay به این همه معطلی نمی ارزید. He kept me waiting مرا معطل گذاشت We are waiting for the rain to stop معطل بارانیم که بند بیاد. I am down and out برای نان شب معطل مانده ام. My car is […]
چند واژه کاربردی (۱۰۰)
Blame: To accuse. To hold responsible مقصر دانستن، سرزنش کردن Blanket: A cloth cover used to keep warm پتو Bleed: To lose blood خون آمدن از Blind: Not able to see کور Block: To stop something from being done. To prevent movement بلوك،بلوك کردن Blood: Red fluid in the body خون Blow: To move with […]
عبارات و اصطلاحات وضعیت روحی افراد
I am on the edge قاتی ام I’m just fine عالیم I’m over the moon خیلی خوشحالم So so ای بد نیستم I am fried دیگه نمیکشم/تحمل ندارم (جسمی و روحی) I am fed up دیگه به اینجام رسیده I am in black mood ناراحتم I am on my last legs دیگه نا ندارم I […]
اصطلاح «از نو شروع کردن»
(to) Go back to the drawing board To start a task over because the last try failed; to start again from the beginning کاری را از سر گرفتن چون تلاش قبلی با شکست مواجه شده است، از اول/نو شروع کردن Frank’s new business failed, so he had to go back to the drawing board […]
نکته گرامری (۱۱)
در برخی جملات which یا this کل عبارت قبل از خود را توصیف میکنند (نه فقط یک کلمه خاص). در این ساختار، قبل از this از فول استاپ و قبل از which از کاما استفاده میشود. در جملات طولانی برای جلوگیری از ابهام و گیج شدن خواننده بهتر است از “this” استفاده شود. “which ,” […]
اصطلاح «in the thick of things» به چه معنی است؟
in the thick of things در بحبوحه مسائل/ در کشاکش مشکلات Very busy; in the middle of or preoccupied with something or several things Sorry I couldn’t make it to your birthday lunch on Wednesday—I’m afraid I’m really in the thick of things at the moment متاسفم که نتوانستم روز چهارشنبه به ناهار تولد شما […]
اصطلاح «روز سرنوشت ساز»
All that glitters is not gold هر گردی گردو نیست. Make-or-break day for us روز سرنوشت سازی برامونه
استفاده از may یا might در جملات
برای بیان جملاتی که حالت آرزو یا دعا دارند دراول جمله may یا might استفاده میکنیم may GOD bless him خدا رحمتش کند may GOD forgive him خدا ببخشد may GOD kill him خدا بکشد او را may GOD damn him خدا لعنتش کند
(۲)درباره فعل suggest
برای فعل suggest از دو ساختار زیر استفاده میشود: suggest doing sth He suggested meeting us for a drink after the concert او ملاقات کردن ما به صرف یک نوشیدنی بعد از کنسرت را پیشنهاد کرد. suggest (that) sb (should) do sth The chairman suggested that the two sides should meet again the following day […]
Tuesday, 7 January , 2025