بایگانی‌های english-idioms - صفحه 44 از 60 - الفبای زبان
نکات مربوط به hope 11 بهمن 1402

نکات مربوط به hope

   اگر بعد از کلمه‌ی hope فاعل عوض شود، از این ساختار استفاده می‌شود: که در آن that قابل حذف است:  Hope + that clause  She hopes (that) you’ll come again او امیدوار است که تو دوباره بیایی.  در جمله‌ی بالا she با you متفاوت است و فاعل عوض شده.  We hope (that) your parents […]

۳ اصطلاح کاربردی /as a rule 11 بهمن 1402

۳ اصطلاح کاربردی /as a rule

Start a family عبارت Start a family برخلاف ظاهرش به معنی “تشکیل خانواده” نیست!در انگلیسی Start a family به معنی (تصمیم به) بچه‌دار شدن است. Steve and Liza want to start a family next year استیو و لیزا می‌خوان سال بعد بچه‌دار بشن as a rule طبق معمول – طبق عادت همیشگی As a rule, […]

اسلنگ PISSY !! 11 بهمن 1402

اسلنگ PISSY !!

PISSY=easily irritated=in a bad mood بدعنق, بد خلق, اهل اخم و تخم, نق نقو ?What the hell is wrong with you today !?Why you being all pissy and hard to be around امروز چت شده؟ چرا اینقدر نق نقو شدی نمیشه باهات جایی رفت.    Yo, stay away from Kristin today She’s pissy and no […]

چند عبارت کاربردی با واژه «Hurry» 10 بهمن 1402

چند عبارت کاربردی با واژه «Hurry»

عبارت ها و جملات و اصطلاحاتی با استفاده و کاربرد Hurry در انگلیسی Hurry up, Tom عجله کن تام There’s no hurry عجله ایی نیست We’re in a hurry ما عجله داریم She made me hurry او دستپاچه ام کرد ؟Are you in a hurry آیا عجله داری؟ I must hurry to class باید برای […]

چند اصطلاح درباره «معطل بودن» 10 بهمن 1402

چند اصطلاح درباره «معطل بودن»

We are in need of money معطل پولیم It was not worth all that delay به این همه معطلی نمی ارزید. He kept me waiting مرا معطل گذاشت We are waiting for the rain to stop معطل بارانیم که بند بیاد. I am down and out برای نان شب معطل مانده ام. My car is […]

چند واژه کاربردی (۱۰۰) 10 بهمن 1402

چند واژه کاربردی (۱۰۰)

Blame: To accuse. To hold responsible مقصر دانستن، سرزنش کردن Blanket: A cloth cover used to keep warm پتو Bleed: To lose blood خون آمدن از Blind: Not able to see کور Block: To stop something from being done. To prevent movement بلوك،بلوك کردن Blood: Red fluid in the body خون Blow: To move with […]

عبارات و اصطلاحات وضعیت روحی افراد 09 بهمن 1402

عبارات و اصطلاحات وضعیت روحی افراد

I am on the edge قاتی ام I’m just fine عالیم I’m over the moon خیلی خوشحالم So so ای بد نیستم  I am fried دیگه نمیکشم/تحمل ندارم (جسمی و روحی)  I am fed up دیگه به اینجام رسیده  I am in black mood ناراحتم  I am on my last legs دیگه نا ندارم  I […]

اصطلاح «از نو شروع کردن» 09 بهمن 1402

اصطلاح «از نو شروع کردن»

 (to)  Go back to the drawing board To start a task over because the last try failed; to start again from the beginning  کاری را از سر گرفتن چون تلاش قبلی با شکست مواجه شده است، از اول/نو شروع کردن    Frank’s new business failed, so he had to go back to the drawing board […]

نکته گرامری (۱۱) 08 بهمن 1402
درباره which یا this؛

نکته گرامری (۱۱)

در برخی جملات which یا this کل عبارت قبل از خود را توصیف می‌کنند (نه فقط یک کلمه خاص). در این ساختار، قبل از this از فول استاپ و قبل از which از کاما استفاده می‌شود. در جملات طولانی برای جلوگیری از ابهام و گیج شدن خواننده بهتر است از “this” استفاده شود. “which ,” […]

اصطلاح «in the thick of things» به چه معنی است؟ 07 بهمن 1402

اصطلاح «in the thick of things» به چه معنی است؟

in the thick of things در بحبوحه مسائل/ در کشاکش مشکلات Very busy; in the middle of or preoccupied with something or several things Sorry I couldn’t make it to your birthday lunch on Wednesday—I’m afraid I’m really in the thick of things at the moment متاسفم که نتوانستم روز چهارشنبه به ناهار تولد شما […]