واژه «Erroneous» به چه معنیست؟
Erroneous=mistaken= wrong (رسمی) مغالطه آمیز، مغلوط، پر غلط، پر از اشتباه؛ نادرست، غلط، اشتباه I thought my answer was correct, but it was erroneous من فکر کردم پاسخم درست بود اما اشتباه بود employers sometimes make erroneous assumptions کارفرمایان گاهی اوقات تصورات اشتباهی می کنند
اصطلاح و عباراتی برای توصیف بو و مزه
کالوکیشن هایی برای توصیف بو و مزه: Everywhere you go, the fragrant perfume of Caranza Island’s wild flowers follows you. And in the village of Jarca, the distinctive aroma of the local dishes and the smell of fresh coffee wafting across the square from the small cafés is very wonderful به هر طرف که […]
۴اصطلاح مشابه اما متفاوت/ forget doing & regret doing
معنی برخی افعال با توجه به قسمت بعد از آنها تغییر میکند یعنی در صورت استفاده از gerund یا مصدر همراه با to معنی یکسان ندارند. regret doing/having done sth پشیمان بودن از کاری I regret leaving school so young از اینکه مدرسه را زود ترک کردم پشیمانم. regret to say/inform/tell (قبل از گفتن خبرهای […]
واژه scary
scary (adj) ترسناک/دلهره آور a scary movie فیلم ترسناک This book is both scary and funny این کتاب هم ترسناکه و هم خنده داره. It was a really scary moment واقعا لحظه ترسناکی بود Close up the statue looked even more scary از نزدیک مجسمه ترسناک تر به نظر می رسید It was a pretty […]
چند اصطلاح کاربردی/ Your number is up
Eat your word حرفتو پس بگیر Your number is up کارت تمومه I’m done talking من دیگه حرفی ندارم Cut to the chase برو سر اصل مطلب It’s a dear قربونت برم I promised myself به خودم قوا دادم
جملات و عبارت مربوط به گوشی موبایل
My phone died شارژ گوشیم تموم شد ?Do you have a charger شارژر داری؟ ?Where can I plug it in کجا میتونم بزنم به برق؟ Plug in به پریز برق بزن Unplug از پریز کشیدن There’s an outlet over there اونجا یه پریز برق هست
کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» منتشر شد
کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» نگاه تحلیلی یک نویسنده به یک روز کامل است. به گزارش الفبای زبان، داستان کتاب چشمها تنها برای دیدن نیستند، نوشتار فردی است که به یک روز خود به شکل کامل از صبح تا شب، نگاه تحلیلی میاندازد. کتاب میتواند سوالهایی را در ذهن مخاطب ردباره رفتاری که رد […]
چند اصطلاح کاربردی/ get a nose job
He’s hard of hearing گوشش سنگینه You get a nose job بینیت رود عمل کردی I want to wax my legs میخوام اپیلاسیون کنم I’m on leave تو مرخصی هستم It applies to everyone این در مورد همه صدق میکنه Apply for university درخواست برای دانشگاه I always keep my word من همیشه سر قولم […]
اصطلاح «به ته خط رسیدن»/ «یه خروار بدهی داشتن»
I’ve hit rock bottom=the lowest possible level به ته خط رسیدم/ به بن بست خوردن When my girlfriend asked me to move out of our flat and end our relationship, I hit rock bottom وقتی دوست دخترم از من خواست که از آپارتمانمان بیرون بروم و به رابطه مان پایان بدهم، من بن بست […]
اصطلاح «بدون رودربایستی حرف زدن»
Call a spade a spade=speak plainly without avoiding unpleasant or embarrassing issues بدون رودربایستی حرف زدن/ بی پرده حرف زدن it is time to name names and call a spade a spade وقتش است که نام ها را اسم ببریم و بی پرده حرف بزنیم I’m not at all secretive, and I’m pretty good […]
Friday, 10 January , 2025